لوامع صاحبقرانی جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
ناصبى بيشتر بود.و صدوق اين خبر را عمل نموده است و كراهت را بمعنى حرمت برده است، چون جمعى كثير از علماى ما نقل اجماع كردهاند بر نجاست جميع كفار، و ناصبى نيز كافر است، چون منكر ضرورى است از ضروريات دين اسلام، و همه مسلمانان مودّت اهل البيت را واجب مىدانند به نص قرآن، و اخبار متواتره، و دغدغه و خلافى نيست در همه مگر در ولد الزنا.و آن چه اين ضعيف از تتبع كلام اهل البيت يافتهام مراد ايشان از ولد الزنا اعادى اهل البيت است و چون صريح نمىتوانستند حكم به نجاست آن سگان كردن باين عبارت بيان مىفرمودند. و ظاهر است كه ولد الزناى يقينى بهم نمىرسد غالبا چنانكه خواهد آمد اخبار در مبحث حدود، و در اين كتاب نيز خواهد آمد روايات متواتره كه در زمان حضرت سيد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) آزمايش حلال زاده و حرامزاده به دوستى و دشمنى امير المؤمنين (صلوات الله عليه) مىكردند، و اكثر دشمنان ايشان نزد اهل سنت نيز ظاهر است كه اولاد زنا بودهاند.و زمخشرى در ربيع الابرار حكايت معاويه را نقل كرده است كه از زنا به همرسيده، و هم چنين زياد ابن ابيه، و عمرو عاص، و عمر بن الخطاب و غير ايشان كه در كتب ايشان مسطور است، و عمده عداوت امير المؤمنين (صلوات الله عليه) است كه اقوى دلايل است بر آن.و بنا بر آن چه جمعى از علما قايل شدهاند به نجاست ولد الزنا مثل سيد مرتضى، و ابن ادريس به متابعت ابن بابويه، دور نيست كه مراد ايشان نيز اينها باشند، و اگر غير اينها مراد ايشان باشد چنانكه ظاهر كلام ايشان بر آن دلالت دارد دليلش ظاهر نيست. و اين حديث دلالت بر كراهت بمعنى اعم دارد كه در كفار بر سبيل حرمت باشد، و در ولد الزنا بمعنى كراهت، با آن كه صدوق نگفته