لوامع صاحبقرانی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لوامع صاحبقرانی - جلد 1

محمدتقی مجلسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه هر گاه گوسفندى در چاه رود آب چاه را متغير مى‏سازد و چون اين مقدار آب بكشند تغيير آن برطرف مى‏شود و اگر متغير نشده باشد نزح مستحب خواهد بود.

بدان كه در خون قليل و كثير خلافى عظيم هست در ميان علما و اكثر بر آنند كه از براى قليل ده دلو مى‏كشند و از جهت كثير پنجاه دلو و اخبارى كه در خون وارد شده است در قليل دلاء اندكست و در كثير حديث على بن جعفر و اقوال اكثر دليل ندارد و آن چه صدوق گفته است حق است و اگر از جهت خونهاى غير خون گوسفند پنجاه دلو بكشند با كثرت بهتر است.

و اكثر علما گفته‏اند كه از جهت خون حيض و نفاس و خون استحاضه و خون نجس العين جميع آب را مى‏كشند و آن نيز دليلى ندارد و ظاهر آن خونها نيز مثل ساير خونها بوده باشد و اگر همه را بكشند احوط است و هم چنين هر چه نصى در آن نباشد مثل منى و بول زن و بول صبيه و ملاقات كافر چاه را به آن كه برود در چاه و بيرون آيد و هم چنين خوك اگر زنده بيرون آيد يا فضله سگ و گربه و ساير فضلات نجس غير فضله انسان بهتر آنست كه تمام آب را بكشند اگر چه اظهر آنست كه واجب نيست و اللَّه تعالى يعلم.

(و سأل يعقوب بن عثيم ابا عبد اللَّه (عليه السلام) فقال له بئر ماء فى مائها ريح يخرج منها قطع الجلود فقال ليس بشي‏ء لأنّ الوزغ ربّما طرح جلده انّما يكفيك من ذلك دلو واحد)(1)

از آن حضرت (صلوات الله عليه) سؤال نمود كه چاه آبى داريم و بو كرده است و پارهاى پوست بيرون مى‏آيد كه ظاهرش آنست كه حيوانى در چاه مرده باشد چه كنيم حضرت فرمود كه باكى نيست گاه باشد كه پوست چلپاسه باشد كه در زندگى مى‏اندازد مثل مار يك دلو كافيست كه بكشى.

و اين حديث نيز دلالت مى‏كند كه احتمالات دور كافيست بواسطه عدم‏

/ 712