لوامع صاحبقرانی جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
انّه اذا بال فخرط ما بين المقعدة و الانثيين ثلاث مرّات و غمز ما بينهما ثمّ استنجى فان سال ذلك حتّى بلغ السّوق فلا يبالى)(1)و روايت كرده است غير عبد اللَّه بن ابى يعفور و آن عبد الملك بن عمرو است كه در حسن كالصحيح از حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله عليه) روايت كرده است در شخصى كه بول كند و بعد از آن استنجا كند، و بعد از آن ترى ببيند كه حضرت (صلوات الله عليه) فرمودند كه اگر هر گاه بول كرده باشد پس كشيده باشد ميان مقعد و خصيتين را سه مرتبه و فشرده باشد ميان هر دو را يعنى مقعد و خصيتين يا ميان خصيتين و سر ذكر را به قرينه لفظ غمز كه ما تقدم را بلفظ خرط آورد و بعد از آن استنجا كند پس اگر بعد از آن ترى بيايد تا ساق او پروا نكند.پس ظاهر كلام صدوق آنست كه چون حديث اول مطلق بود و اين حديث مقيد است مطلق را حمل بر مقيد مىكند و احتمال دارد كه صدوق استبرا را سنت داند و رطوبت قبل از استبرا را پاك داند با كراهت چنانكه در استبراء جنابت خواهد گفت.(و ان مسّ الرّجل باطن دبره او باطن احليله فعليه ان يعيد الوضوء و ان كان فى الصّلاة قطع الصّلاة و توضّأ و اعاد الصّلاة فان فتح احليله اعاد الوضوء و الصّلاة)(2)و اگر شخصى دست برساند به اندرون دبرش يا اندرون ذكرش پس بر او واجبست كه اعاده وضو كند، و اگر اين عمل را در اثناى نماز بكند نماز را قطع كند و وضو بسازد و اعاده نماز كند، و اگر بگشايد لب ذكرش را اعاده وضو و نماز بكند.اين حديث را عمار ساباطى روايت كرده و صحيح نيست و اگر صحيح باشد محمول است بر تقيه يا استحباب و صدوق عمل باين حديث كرده است و گمان ندارم كه غير او كسى عمل باين حديث كرده باشد.(و من احتقن او حمل شيافة [و فى بعض النّسخ شيئا قذرا] فليس