لوامع صاحبقرانی جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
ابو حنيفه را گرفته در حبس كرد و او در زندان كشتند، و همين معنى باعث اعتبار او شد بنا بر اين ائمه معصومين (صلوات الله عليهم) از عامه تقيه مىنمودند غالبا و ليكن اصحاب ايشان از حد و حصر متجاوز بودند، و مذهب ايشان را مىدانستند و تقيه را نيز مىدانستند تا آن كه زمان ظهور ايشان منقضى شد و غيبت كبرى حضرت صاحب الأمر (عليه السلام) واقع شد ديگر كسى نداشتند. كه رجوع به او كنند، و اخبارى كه از حضرت شنيده بودند، و در كتب ايشان بود رجوع بانها نمودند، و به اخبار متواتره عمل مىنمودند و شواذ را طرح مىنمودند تا آن كه بواسطه غلبه سلاطين جور و سوختن كتب ايشان و به آب ريختن آنها بسيارى از آنها از دست رفت و كتبى كه در ميان ايشان ماند اكثر اخبار آنها از حد تواتر ساقط شد و مذاهب عامه نيز بسيار شد و اين تميز نيز از دست رفت كه بدانند كدام خبر از روى تقيه است و كدام موافق حق، و ديگر امورى كه ذكر آن لايق نيست، اختلافات در ميان شيعه به همرسيد، و هر يك بموجب يافت خود از قرآن و حديث عمل مىنمودند، و مقلّدان متابعت ايشان مىكردند.تا آن كه سى سال تقريبا قبل از اين فاضل متبحر مولانا محمد امين استرابادى رحمة اللَّه عليه مشغول مقابله و مطالعه اخبار ائمه معصومين شد و مذمت آراء، و مقاييس را مطالعه نمود و طريقه اصحاب حضرات ائمه معصومين را دانست فوايد مدينه را نوشته باين بلاد فرستاد اكثر اهل نجف و عتبات عاليات طريقه او را مستحسن دانستند و رجوع به اخبار نمودند و الحق اكثر آن چه مولانا محمد امين گفته است حقست، مجملا طريق اين ضعيف وسطى است ما بين افراط و تفريط، و آن طريق را در روضة المتقين مبرهن ساختهام بتدريج و إن شاء اللَّه در اين شرح نيز مجملا ياد خواهم نمود، و مجملش آنست كه از عالمى كه عارف شده باشد به طريقه مرضيه اهل بيت (سلام اللَّه عليهم) به كثرت مزاولت اخبار ايشان و جمع بين الاخبار ايشان تواند نمود، و عادل باشد