لوامع صاحبقرانی جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
نوح (عليه السلام) در هر سالى يك مرتبه حايض مىشدند تا آن كه جمعى از زنان از محل ستر و حجاب يا محال عبادات خود بيرون آمدند و ايشان هفتصد زن بودند كه كار ايشان اين شد كه جامهاى گلى مانند نارنجى و آل مىپوشيدند و زينتها مىكردند و بوى خوش مىكردند و مردمان به ايشان رغبت مىكردند تا آن كه از آن شهر نيز بدر رفتند و در شهرها متفرق شدند و با مردان مىنشستند و در عيدها با ايشان حاضر مىشدند و در صفهاى مردان جا مىكردند مجملا فاحشه شدند پس حق سبحانه و تعالى ايشان را مبتلا ساخت كه در هر ماهى يك بار حايض مىشدند همان زنان و بس پس بسيار بود كه در ميان مردان نشسته بودند و حائض مىشدند و فروش ايشان را نجس مىكردند مردان كه اين معنى را مشاهده نمودند ايشان را از ميان خود بيرون كردند و آن زنان معتاد شدند به آن كه هر ماه يك مرتبه حيضشان مىآمد و آن شهوت و ميلى كه داشتند به مردان شكست و كم شد.اما آن زنانى كه غير ايشان بودند عادتشان اين بود كه هر سالى يك مرتبه حايض مىشدند پس با يكديگر وصلت كردند و مخلوط شدند تا آن كه اولاد ايشان بسيار شدند و نسل آن جماعتى كه هر سال يك مرتبه حايض مىشدند كم شد به اعتبار آن كه خون فاسد مىشد در رحم و آن جماعتى كه هر ماه حايض مىشدند به اعتبار استقامت و عدم فساد بسيار شدند.و آن كه در زمان حضرت نوح چنين شده بودند ظاهرا به دعاى حضرت نوح بود كه بر قوم خود كرد كه از ايشان فرزند بهم نرسد تاثير كرد در مسلمانان نيز و نسل ايشان نيز در كمى شد و چون خون جمع مىشد شهوت زيادتى كرد تا عاقبت حق سبحانه و تعالى همه را به عادت اصلى برد.و ممكن است كه تا زمان حضرت نوح در هر سالى يك مرتبه حايض مىشده باشند و چون به دعاى آن حضرت عالم هلاك شدند و حكمت اقتضا كرد