لوامع صاحبقرانی جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
يجزئها من الماء قال مثل الّذى يشرّب شعرها و هو ثلاث حفنات على رأسها و حفنتان على اليمين و حفنتان على اليسار ثمّ تمرّ يدها على جسدها كلّه)(1)و بسند موثق منقول است كه عمار از حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله عليه) سؤال نمود از حايضى كه غسل كند و بر بدنش زعفران باشد و آب آن را نبرده باشد حضرت فرمودند كه باكى نيست و سؤال كرد از زنى كه غسل كند و موى سرش را به گيس باف بسته باشد و خواهد كه باز نكند چه مقدار از آب او را كافى است. حضرت فرمودند كه آن قدر آب بس است كه بخورد مو دهد كه به زير آن برسد و آن سه كف آبست كه بر سر ريزد و دو كف بر دست راست و دو كف بر دست چپ و بعد از آن دست به همه بدن بمالد تا آب به همه جا برسد.و حفنه را اطلاق مىكنند بر يك كف و دو كف و ظاهرا در اينجا دو كف مراد باشد. اما زعفران را حمل كردهاند كه محض رنگى باشد چنانكه متعارف نيز همين است و اگر عينى داشته باشد به حيثيتى نباشد كه آبى كه به آن جا رسد مضاف شود اما اگر اول آب برسد و زمانى كه بماند مضاف شود ظاهرا ضرر نداشته باشد و ليكن احوط اجتنابست.و مؤيد اينست حديث صحيحى كه ابراهيم بن ابى محمود گفت به خدمت حضرت امام رضا (صلوات الله عليه) عرض نمودم كه هر گاه شخصى جنب شود و زعفران بر سر و بدنش باشد و بوى خوش و چيزهاى چسبند مثل لادن و چيزهاى خوشبو كه موى سر و ريش را به آن معطر مىسازند و چون غسل مىكند مىيابد كه اثر زعفران و بوى در بدنش مانده است حضرت فرمودند كه باكى نيست.اما خلوق كه زعفران دارد ظاهرش آنست كه آب به بدن مىرسد و اما چيزهاى چسبنده مانند غاليه اگر چه چسبنده است و ليكن متعارفست كه مو