لوامع صاحبقرانی جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
حضرت فرمود كه تأخير كنند تا به كسى رسد كه حقرا بگويد و بر أو موسع است تا ملاقات ايشان آن كس را، و ظاهر توسع تخيير است.و روايت نمودهاند صدوقان محمّد بن يعقوب الكليني و محمد بن على بن بابويه قمى رضى اللَّه عنهما به اسناد صحيح نزد ايشان از سليم بن قيس هلالى كه گفتم به حضرت امير المؤمنين (صلوات الله عليه) كه من از سلمان و مقداد و ابو ذر شنيدهام از تفسير قرآن و احاديث كه ايشان از رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) روايت مىكنند بر خلاف آن چه در دست مردمان است، و از شما هر چه مىشنوم موافق روايات سلمان و مقداد و ابو ذر است، و بسيارى از تفسير و حديث كه در دست سنيان است: شما همه بر خلاف آنيد، و مىفرماييد كه همه باطل است آيا اين مردمان عمدا به رسول خدا دروغ مىبندند و برأيهاى خود تفسير مىكنند، پس حضرت متوجه من شد و فرمود كه چون پرسيدى جواب را بشنو و به فهم، به درستى كه در دستهاى مردمان حق هست و باطل هست، و راست هست و دروغ هست، و ناسخ هست كه حكمش باقى است، و منسوخ هست كه حكمش زايل است، و عام هست و خاص هست كه خاص تخصيص آن عام مىدهد و محكم واضح الدلاله هست و متشابه مخفى الدلاله هست، و حفظ هست كه درست بخاطر دارند، و وهم هست كه صحيح در خاطر ايشان نمانده است و بتحقيق كه در زمان حضرت سيّد المرسلين بر آن حضرت (صلّى الله عليه وآله وسلّم) دروغ بستند تا آن كه خطبه خواند و فرمود كه اى گروه مردمان دروغ بسيار بر من بستهاند پس كسى كه عمدا دروغ بر من بندد جاى خود را در جهنم مهيّا كند باز بعد از آن كه اين را فرمود دروغ بر آن حضرت بستند، و به درستى كه حديثى كه به شما مىرسد از چهار كس است كه پنجم ندارند، يكى منافقى است كه اظهار ايمان مىكند و احكام ظاهر مسلمانان را به جا مىآورد، و از نماز و زكاة و حج و در واقع كافر است، هم چنين شخصى كه گناه نمىداند دروغ بستن بر