قاموس قرآن جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
است كه بحرارت تبديل شده همچنين مطلق عمل اعمّ از نيك و بد همان مواد بدن است كه در نتيجه كار بصورت نيرو در آمدهاند. سنگى كه بهوا پرتاب ميشود مقدارى از ماده بدن بصورت نيرو بدان سوار است و آنرا بالا ميبرد و تا آن نيرو از سنگ تخليه نشده بالا خواهد رفت و پس از تخليه شدن هم آن نيرو در عالم ماندنى است.على هذا عمل جوهر است نه عرض اصيل و ذاتى است نه اعتبارى. پس تمام گناهان بصورت نيروها و اشّعه مضرّه در عالم و در دور و بر انسان هستند مثل هاله ماه، خداوند فرموده:مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ بقره: 81. خطيئة واقعا ذاتى و جوهر است و شخص را احاطه ميكند.در اينصورت غفران گناه آن است كه خداوند آنها را مستور ميكند و جزء موجودات ديگر ميشوند بطوريكه ديگر ديده نميشوند و بشخص نزديك نميگردند و يا در اثر توبه مبدّل بحسنات ميگردند فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ فرقان: 70.ناگفته نماند همانطور كه كثافات و قازورات در اثر عوامل شيميائى بصورت كود در آمده و سپس بميوه و سبزى و غيره تبديل ميشوند همچنين آن نيروهاى مضرّه كه گناهان رها شده در عالماند ميشود بمواد نافع و نعمتهاى بهشتى تبديل شوند.در كافى در روايات توبه هست كه معاوية بن وهب گويد: امام صادق عليه السّلام ميفرمود: چون بنده توبه واقعى كرد خدا او را دوست دارد و گناه او را در دنيا و آخرت مستور ميكند. گفتم: چطور مستور ميكند؟فرمود: آنچه در ملك نوشتهاند از يادشان مىبرد و بجوارحش دستور ميدهد كه گناهان او را بپوشانيد و بقطعههاى زمين وحى ميكند كه آنچه روى شما عمل كرده كتمان كنيد پس بنده خدا را در حالى ملاقات ميكند كه هيچ چيز بر گناه او گواه نيست بكار بردن لفظ (كتمان و ستر) در