قاموس قرآن جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 5

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طاعت. «عصى عصيانا: اذا خرج عن الطاعة» اصل آن از تمانع بوسيله عصا است. وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ حجرات: 7.

معصيت نيز بمعنى عصيان است وَ يَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ مجادله: 8.

فَعَصى‏ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا مزمل: 16.

(عَصِىّ) (بر وزن شريف) نافرمان و عاصى. وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ وَ لَمْ يَكُنْ جَبَّاراً عَصِيًّا

مريم: 14. ايضا آيه 44 يعنى: يحيى بپدر و مادرش نيكوكار بود و ستمگر و نافرمان نبوده وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‏ طه:

121. آدم به پروردگارش نافرمانى كرد و از زندگى در جنّت محروم و بركنار شد مراد از عصيان آدم مخالفت اوست در خوردن از شجره و پيروى از وسوسه شيطان. و غوايت او بقرينه آيات قبل و بعد محروم شدن از زندگى در جنّت است كه اخراج گرديد. گفته‏اند: اين عصيان ترك اولى است نه معصيت عادى زيرا انبياء معصوم‏اند و گناه نميكنند. و امر لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ ارشادى بود نه مولوى كه مخالفت آن گناه معمولى باشد.

اينها همه در صورتى است كه آدم اولى پيغمبر باشد و اگر پيغمبر نباشد اشكالى در بين نخواهد بود نظير اين است آيه وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً طه: 115.

بعضى گفته‏اند: محل زندگى آدم كه قبل از آمدن بروى زمين بود محل تكليف نبود. و امر مولوى معنى ندارد.

ولى بايد دانست كه ظهور نهى در مولويّت است و ظنّ نزديك بيقين آنست كه آدم در روى اين زمين بوده است و از جاى ديگرى نيامده است.

الميزان نيز آنرا نهى ارشادى دانسته و مخالفت ارشاد را درباره انبياء بى‏اشكال ميداند و اللّه العالم.

رجوع شود به «آدم» ناگفته نماند عصمت انبياء عليهم السلام حتمى است ولى بحث در پيامبر بودن آدم است.

/ 320