قاموس قرآن جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
غَنِيٌّ حَمِيدٌبقره: 267. بدانيد خدا بىنياز پسنديده است غنّى از اسماء حسنى است و آن جمعا بيست بار در قرآن مجيد بكار رفته هجده بار درباره خداوند و دو بار درباره بشر.وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ نساء: 6.إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما نساء: 135.و آن چون درباره خداوند بكار رود مقصود مطلق بىنيازى است و چون وصف بشر آيد بىنيازى و كفايت بالنسبة است. اينكه بچند آيه توجّه كنيم:1- فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ (لَمْ تَغْنَ) بِالْأَمْسِ يونس: 24. يعنى آنرا درو شده گردانديم گوئى ديروز اصلا نبوده راغب گفته: «غنى فى مكان» آنگاه گويند كه چيزى در محلى زياد بماند و بىنياز باشد. لذا ترجمه صحيح «لم تغن» وجود نداشتن است چنانكه طبرسى نيز چنان فرموده است. ايضا آيه فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ. كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها ... هود: 67 و 68. يعنى در خانههايشان افتادند و مردند گوئى در آن خانهها نبودهاند و زندگى نكردهاند در اقرب الموارد آمده: (غنى بالمكان): اقام به- غنى فلان: عاش».(لا يُغْنى) 2- وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً يونس: 36. ايضا آيه 28 از سوره نجم. مراد از «الحقّ» بقرينه «الظنّ» علم است يعنى: بيشتر آن مردم پيروى نميكنند مگر از ظنّ و ظنّ از علم ابدا كفايت نميكند. يعنى بجاى تحصيل علم نميشود بگمان اكتفا كرد اين مردم كه روى حسن ظنّ باسلافشان و روى گمان باينكه بتان شفيعاند آنها را عبادت ميكنند پيش خدا معذور نيستند و بايد بعمل خود تحصيل علم كنند و آنگاه خواهند دانست كه بت پرستيدن غلط و بىمدرك است.بزرگان بتپرستان دانسته و از روى علم از قبول حق امتناع ميكردند لذا «ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ» آمده. يعنى