قاموس قرآن جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
السَّماءُ انْشَقَّتْانشقاق: 1.در بسيارى از آيات فطر بمعنى آفريدن و فاطر بمعنى آفريننده آمده مثل وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ انعام: 79. قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...انعام: 14.با در نظر گرفتن معناى اولى فطر، آفريدن از آن فطر ناميده شده كه خداوند موجودات را با شكافتن ميافريند تخم مرغ و تخم جنبندگان ديگر شكافته شده بچههاى آنها بدنيا ميايند، حبوبات در زير خاك شكافته شده و روئيده مبدّل بساقهها، برگها و حبوبات ديگر ميشوند، إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى انعام: 95.تخمهاى ريز علفها شكافته شده و علفها از آنها بوجود ميايند.يك هسته زردآلو را در نظر بگيريم:هسته در زير خاك شكافته شده جوانه از آن خارج ميشود، جوانه شكافته شده، شاخهها و برگها از آن خارج ميشوند، شاخهها شكافته شده گلها بوجود ميايند از گلها ميوه و از ميوهها هستهها و همچنين تا ميرسيم بآسمانها و زمين كه شش بار در قرآن آمده «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» و در آيه ديگر فرموده: أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما ... انبياء: 30.در باره انسان آمده وَ الَّذِي فَطَرَنا طه: 72. وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي يس: 22. كه ما انسانها نيز در ابتدا يك سلول و ياخته ساده بوده در اثر شكافته شدن بانسان تبديل شدهايم.ممكن است فطر بمعنى ابداع و اختراع و ايجاد ابتكارى باشد كه در «بدع» گذشت در اقرب الموارد آمده:«فَطَرَ الامْرُ: اخْتَرَعَهُ وَ ابْتَدَأَهُ وَ انْشَأَهُ» در همان كتاب و نهايه از ابن عباس نقل شده كه معنى «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ را نميدانستم تا دو نفر عرب بيابانى در باره چاهى براى قضاوت پيش من آمدند يكى از آندو گفت:«انا فطرتها» يعنى حفر آنرا من شروع كردهام.