قاموس قرآن جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 5

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه در نظر بيننده آفتاب در آبى تيره رنگ غروب ميكرده است چنانكه تفصيل آنرا در «حماء» نوشته‏ايم. و در همان سفر ظاهرا با قومى جنگيده و غالب شده است و ستمكاران را كيفر و نيكوكاران را پاداش داده است.

أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ... وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ... سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً كهف: 87 و 88.

3- او يا پيغمبر بوده و يا پيغمبرى در لشكريانش وجود داشته زيرا خدا فرمايد: قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً كهف: 86. ظهور اين سخن در وحى آسمانى است و شايد حكم دينى را ميدانسته لذا با «قلنا» تعبير آمده.

4- در سفر مشرق بقومى كه تقريبا بحال توحّش زندگى ميكردند رسيده است ولى براى چه بآنجا سفر كرده و با آنها چه معامله نموده است در قرآن ذكرى نيست. 5- در سفر اخير بمحلى رسيده كه اهل آنجا از قومى چپاولگر در اذيّت بوده‏اند، محل سكونت چپاولگران در پشت كوهها بوده و از شكاف ميان دو كوه گذشته و بآنها حمله ور ميشده‏اند و تاراجگران نام يأجوج و مأجوج داشته‏اند، چون يگانه راه حمله آنها شكاف كوه بوده و از جوانب ديگر راه عبور نداشته‏اند لذا از ذو القرنين تقاضا كرده‏اند آن شكاف را مسدود كند تا از شرّ آنها در امان باشند.

6- سدّ ميان شكافى است كه با تكميل آن دو كوه بهم بر آمده و متّصل شده‏اند و مصالح ساختمانى آن عبارت بود از تكّه‏هاى آهن كه رويهم چيده شده و سپس با مس مذاب بهم وصل شده است.

7- سدّ از حمله يأجوج و مأجوج جلوگيرى كرد زيرا قدرت سوراخ كردن آنرا نداشتند و نيز نتوانستند از

/ 320