خلقت، تدبير و ولايت ملازم يكديگرند و هر سه مختص به خداى تعالى است 196 - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 196

" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" اين جمله به مثلهايى كه در قرآن زده شده اشاره مى‏كند، و مى‏فرمايد كه هر چند آنها را همه مردم مى‏شنوند، و ليكن حقيقت معانى آن و لب مقاصدش را تنها اهل دانش درك مى‏كنند، آن كسانى كه حقايق امور را مى‏فهمند، و بر ظواهر هر چيزى جمود نمى‏كنند.

دليل بر اين معنا جمله" ما يَعْقِلُها" است، براى اينكه ممكن بود بفرمايد:" و لا يؤمن بها"، و يا تعبيرى نظير آن بياورد، پس اينكه فرمود:" ما يَعْقِلُها" دليل بر آن است كه منظور درك حقيقت و مغز آن مثلها است، و گر نه بسيارى از غير دانايان هستند كه به ظواهر آن مثلها ايمان دارند.

پس درك مثلهايى كه در كلام خدا زده شده نسبت به فهم و شعور مردم مختلف است، بعضى از شنوندگان هستند كه به جز شنيدن الفاظ آن و تصور معانى ساده‏اش هيچ بهره‏اى از آن نمى‏برند، چون در آن تعمق نمى‏كنند، بعضى ديگر هستند كه علاوه بر آنچه كه دسته اول مى‏شنوند و مى‏فهمند، در مقاصد آن تعمق هم مى‏كنند، و حقايق باريك و دقيقش را درك مى‏نمايند.

در اين آيه اشاره است به اينكه مثل زدن بت‏پرستى به تار تنيدن عنكبوت، صرف مثل شعرى و ادعاى خالى از دليل نيست، بلكه پايه‏اى از حجت و برهان عقلى دارد، و حقيقت حقه و ثابته‏اى دارد، كه آيه بعد به آن اشاره مى‏كند.

" خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ" مراد از حق بودن خلقت آسمانها و زمين اين است كه: بفهماند در خلقت آنها بازيچه در كار نيست، هم چنان كه جاى ديگر اين معنا را صريحا اعلام نموده و فرموده:" وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ ما خَلَقْناهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ" «1».

خلقت، تدبير و ولايت ملازم يكديگرند و هر سه مختص به خداى تعالى است 196

پس خلقت آسمانها و زمين بر اساس نظامى ثابت و تغيير ناپذير است، و سنت الهى نه اختلاف مى‏پذيرد و نه تخلف، تدبير هم خود از خلقت است، و اين دو با يكديگر اختلاف ندارند، و هيچ كس از ديگرى تخلف نمى‏كند.

براى اينكه تدبير حوادث جاريه در عالم، معنايش اين است كه: يك حادثى را دنبال حادثى ديگر به وجود بياورد، حادثى باشد كه وقتى دنبال حادث اول پديد آورد، نظامى اتم به وجود آيد، و آن چنان حوادث را ترتيب دهد كه به غايت‏ها و نتايجى منتهى شود كه حق و

(1) ما آسمانها و زمين را به بازيچه خلق نكرديم، و آنها را جز به حق نيافريديم، و ليكن بيشترشان نمى‏فهمند. سوره دخان، آيه 38 و 39.

/ 593