احتمالات مختلف در باره مراد از امانتى كه آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها از پذيرفتن آن سرباز زدند و انسان آن را پذيرفت و منشا انقسام او به مؤمن، مشرك و منافق شد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 524

با اين آيه، سوره احزاب در حقيقت تمام شده است، چون مساله اطاعت خدا و رسول، كلام جامعى است كه همه احكام سابق از واجبات و محرمات را شامل مى‏شود، و دو آيه بعدى به منزله متمم براى آيه مورد بحث است.

" إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا ... غَفُوراً رَحِيماً" امانت- هر چه باشد- به معناى چيزى است كه نزد غير وديعه بسپارند، تا او آن را براى سپارنده حفظ كند، و سپس به وى برگرداند، و در آيه مورد بحث امانت عبارت است از چيزى كه خداى تعالى آن را به انسان به وديعه سپرده، تا انسان آن را براى خدا حفظ كند، و سالم و مستقيم نگه بدارد، و سپس به صاحبش يعنى خداى سبحان برگرداند.

احتمالات مختلف در باره مراد از امانتى كه آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها از پذيرفتن آن سرباز زدند و انسان آن را پذيرفت و منشا انقسام او به مؤمن، مشرك و منافق شد

و اما اينكه اين امانت چيست؟ از جمله" لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ ..." بر مى‏آيد كه امانت مذكور چيزى است كه نفاق و شرك و ايمان هر سه بر حمل آن امانت مترتب مى‏شود، در نتيجه حاملين آن امانت به سه طائفه تقسيم مى‏شوند، چون كيفيت حمل آنان مختلف است.

از اين جا مى‏فهميم كه ناگزير امانت مذكور امرى است مربوط به دين حق، كه دارنده آن متصف به ايمان، و فاقد آن متصف به شرك، و آن كس كه ادعاى آن را مى‏كند، ولى در واقع فاقد آن است، متصف به نفاق مى‏شود.

حال آيا اين امر عبارت است از اعتقاد حق، و شهادت بر توحيد خدا، و يا مجموع عقايد و اعمال؟ و به عبارت ديگر، امر مزبور عبارت است از صرف اعتقاد به همه عقايد دين حق، با قطع نظر از عمل به لوازم آن؟ و يا اينكه عبارت از داشتن آن عقايد به ضميمه عمل به آن، و يا آنكه هيچ يك از اين احتمال‏ها نيست بلكه عبارت است از آن كمالى كه از ناحيه داشتن يكى از آن امور براى انسان حاصل مى‏شود.

از اين احتمالها احتمال اولى كه توحيد است ممكن نيست منظور باشد، براى اينكه آيه شريفه مى‏فرمايد آسمان و زمين و كوه‏ها از حمل آن امانت مضايقه كردند، و حال آنكه به حكم صريح قرآن آسمانها و زمين و كوه‏ها و تمامى موجودات، خدا را يگانه دانسته، و به حمد او تسبيح مى‏گويند، هم چنان كه فرموده:" وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" «1» و در آيه مورد بحث مى‏فرمايد آسمانها و زمين از پذيرفتن آن امانت سرباز زدند، پس معلوم مى‏شود امانت‏

(1) و هيچ موجودى نيست مگر آنكه خدا را به حمد او تسبيح مى‏گويد. سوره اسرى، آيه 44.

/ 593