استواء خداوند بر عرش كنايه از مقام تدبير موجودات بعد از خلقت آنها است
" اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ" تفسير اين آيه در تفسير آيه" خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ" «1» و در آياتى نظير آن گذشت، و نيز در گذشته گفتيم كه تعبير به استواء در عرش كنايه است از مقام تدبير موجودات، و به نظام در آوردن آنها، نظامى عام و پيوسته، كه حاكم بر همه آنها باشد، و به همين جهت كه كنايه از اين معنا است در اغلب مواردى كه اين تعبير آمده، دنبالش يكى از تدبيرها را به عنوان نمونه ذكر كرده، مثلا يك جا فرموده:" ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ" «2»، و در جاى ديگر فرموده:" ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ" «3» و جاى ديگر فرموده:" ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ" «4» و نيز فرموده:" ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ" «5».و اگر بعد از خلقت آسمانها و زمين، مساله استواء بر عرش را ذكر كرده براى اين است كه سخن در اختصاص ربوبيت و الوهيت به خداى يگانه است، و در چنين مقامى صرف استناد خلقت به خداى تعالى، در باطل كردن عقيده بتپرستان كافى نبود، چون آنها منكر اين استناد نيستند، بلكه منكر استناد تدبير به خدا هستند، مىگويند تدبير عالم كه همان ربوبيت بوده باشد، كار خدايان ماست، در نتيجه الوهيت (استحقاق پرستش) نيز مختص به آن خدايان است، و براى خدا تنها اين مىماند كه رب آن ارباب و معبود آن معبودهاست. لذا لازم بود بعد از مساله خلقت، استواء بر عرش را هم بياورد، چون بين خلقت و تدبير ملازمه هست، يعنى يكى از ديگرى جدايى پذير نيست، لذا در آيه مورد بحث هر دو را ذكر كرد تا بفهماند پديد آرنده موجودات همان كسى است كه مدبر آنها است، پس همو به تنهايى رب و اله است، هم چنان كه به تنهايى خالق است.و باز به همين جهت در آيه مورد بحث مانند آياتى كه به عنوان شاهد آورديم، بعد از ذكر استواء بر عرش نمونهاى از تدبير خدا را ذكر نموده و فرموده:(1) سوره فرقان، آيه 59.(2) سپس بر عرش مستولى شد و پوشيده مىگرداند به شب و روز را. سوره اعراف، آيه 54.(3) سپس بر عرش مستولى گشت تا مساله امر را تدبير كند. سوره يونس، آيه 3.(4) سپس بر عرش مستولى گشت، او مىداند كه چه چيزها در زمين فرو مىرود. سوره حديد، آيه 4.(5) داراى عرشى عظيم الشان است، فعال است هر چه را كه اراده كند. سوره بروج، آيه 15 و 16.