فصل دوم از داستان موسى (عليه السلام): حوادث بعد از بلوغ و بيرون رفتن از مصر به سوى مدين و ... - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 21

قبطى را بزد اما زدن همان و افتادن و مردن قبطى همان. موسى با خود گفت: اين از عمل شيطان بود كه او دشمنى است گمراه كننده و آشكار (15).

گفت پروردگارا من به خود ستم كردم اثر اين جرم را محو كن و خدا هم اثر آن را محو كرد آرى خدا آمرزنده مهربان است (16).

موسى گفت پروردگارا به خاطر اين نعمت كه به من ارزانى داشتى تا آخر عمرم هرگز پشتيبان مجرمين نمى‏شوم (17).

فرداى آن روز در شهر نگران مى‏گشت كه ناگهان همان شخص ديروزى را ديد كه داشت او را به يارى مى‏طلبيد و از دور صدايش مى‏زد موسى به او گفت: تو گمراهى آشكارى (18).

همين كه خواست دست به دشمن او و دشمن خودش بيازد مرد گفت: اى موسى مى‏خواهى مرا هم بكشى آن چنان كه ديروز كسى را كشتى، معلوم مى‏شود تو جز اين بنايى ندارى كه در زمين جبارى كنى و نمى‏خواهى از صلح جويان باشى (19).

و از آخر شهر (كه قصر فرعون در آنجا بود) مردى دوان دوان بيامد و گفت: اى موسى درباريان مشورت مى‏كردند كه تو را بكشند بيرون شو كه من از خيرخواهان توام (20).

موسى نگران از شهر خارج شد و گفت: پروردگارا مرا از شر مردم ستمگر نجات ده (21).

بيان آيات

فصل دوم از داستان موسى (عليه السلام): حوادث بعد از بلوغ و بيرون رفتن از مصر به سوى مدين و ...

اين آيات فصل دوم از داستان موسى (ع) را بيان مى‏كند، و در آن، قسمتى از حوادث را كه بعد از رسيدنش به حد بلوغ پيش آمده، و به بيرون شدنش از مصر و رفتنش به سوى مدين انجاميد، ذكر مى‏فرمايد.

" وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلى‏ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها ..."

ترديدى نيست در اينكه آن شهرى كه موسى بى خبر اهل آن وارد آن شد همان شهر مصر بوده، و تا آن روز داخل مصر نشده بود، چون نزد فرعون زندگى مى‏كرده، و از آن استفاده مى‏شود كه قصر فرعون در خارج شهر مصر بوده، و موسى از آن قصر بيرون شده، و بدون اطلاع مردم شهر به شهر وارد شده، مؤيد اين احتمال جمله" وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعى‏" است، كه در چند آيه بعد است، و مى‏رساند آن كسى كه به شهر آمد و به موسى (ع) اعلام خطر كرد كه درباريان دارند براى كشتنت مشورت مى‏كنند، از بيرون شهر آمد.

و منظور از هنگام غفلت مردم شهر، وقتى است كه مردم دكان‏ها و بازارها را تعطيل‏

/ 593