مقصود فرعون از اينكه به" هامان" گفت: برايم برجى بساز" لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى إِلهِ مُوسى"
" لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى إِلهِ مُوسى"- در اين جمله" اله" را نسبت به موسى داده، و گفته اله موسى، به اين عنايت كه خود او آن را نمىشناسد، و اين موسى است كه مردم را به سوى او مىخواند، و اين كلام از باب قرار دادن نتيجه در جاى مقدمه است، و تقدير كلام چنين است:" اجعل لى صرحا اصعد الى اعلى درجاته، فانظر الى السماء لعلى اطلع الى اله موسى- برايم برجى بساز، تا بر آخرين پله آن بالا روم، و به آسمانها نظر كنم، شايد از اله موسى اطلاعى يابم" و گويا او خيال مىكرده كه خداى تعالى جسمى است كه در بعضى از طبقات جو يا افلاك منزل دارد، لذا اظهار اميد مىكند كه اگر چنين برجى برايش درست كنند از بالاى آن به خداى تعالى اشراف و اطلاع پيدا كند، ممكن هم هست كه او چنين خيالى نمىكرده بلكه مىخواسته مطلب را بر مردم مشتبه نموده و گمراهشان سازد.و نيز ممكن است مرادش اين بوده باشد كه برايش رصد خانهاى بسازند، تا ستارگان را رصدبندى نموده، از اوضاع كواكب استنباط كند، آيا رسولى مبعوث شده تا با رسالت موسى تطبيق كند يا نه، و يا آنچه موسى ادعا مىكند حق است يا نه؟ مؤيد اين احتمال گفتار ديگر اوست كه قرآن كريم در جاى ديگر آن را چنين حكايت فرموده:" يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ، أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى إِلهِ مُوسى، وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً" «1»." وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكاذِبِينَ"- در اين جا از مطلبى كه قبلا گفته بود كه من معبودى غير از خودم سراغ ندارم، ترقى نموده، مىگويد: نه تنها نسبت به اله ديگر غير از خودم جهل دارم، بلكه از اين طرف گمان به عدم چنين معبودى دارم، و گمان دارم كه موسى دروغ مىگويد، و اين مدعا را براى تلبيس و گمراه كردن مردم كرده.(1) اى هامان برايم برجى بساز باشد كه من به آنچه از عوامل آسمانى سبب حوادثى در زمين است اطلاع پيدا كنم، در نتيجه از اله موسى اطلاع يابم، چون من خيال مىكنم او دروغگو است. سوره مؤمن، آيه 36 و 37.