توضيح معناى اينكه فرمود:" وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 559

باشد، آيه شريفه آن را ابطال مى‏كند.

توضيح معناى اينكه فرمود:" وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ"

" وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ" مشركين در باره آلهه خود قائل به شفاعت بودند، هم چنان كه خداى تعالى عقيده آنان را در آيه" هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ" «1» حكايت نموده است، و منظورشان از شفاعت، شفاعت در روز قيامت كه قرآن آن را اثبات كرده، نبوده، چون به طور كلى مشرك اعتقاد به قيامت ندارد، بلكه مراد آنان شفاعت آلهه در دنيا بوده، كه براى بر آورده شدن حوائج دنيايى، پرستندگان خود را نزد خدا شفاعت مى‏كردند، و به اين وسيله سعادت دنيايى آنان را تامين، و اصلاح امورشان مى‏كردند.

آيه شريفه اين را نيز باطل نموده، مى‏فرمايد: آلهه، مخلوق و مملوك خدايند. آن هم مملوك از هر جهت. پس از پيش خود مالك شفاعتى نيستند، و چنين نيست كه در اين اثر مستقل از خدا باشند، مگر آنكه خدا چنين اجازه‏اى به آنها داده باشد، و چنين قدرتى را تمليك آنها كرده باشد. پس اصل شفاعت آلهه به فرضى هم كه شفاعت داشته باشند با اذن خدا است.

" إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ"- احتمال دارد حرف" لام" در كلمه" لمن" لام ملك باشد، و مراد از" لِمَنْ أَذِنَ لَهُ" ملائكه باشد، و معنى اين باشد كه: شفاعت فايده‏اى ندارد، مگر آنكه خداوند شفاعت را به شافع داده باشد، و به اذن او شفاعت كند. احتمال هم دارد لام مزبور لام تعليل باشد، و آن وقت مراد از" لِمَنْ أَذِنَ لَهُ" صاحب حاجت بوده، و معنا چنين باشد:

" شفاعت سودى نمى‏دهد، مگر براى آن صاحب حاجتى كه خدا به شافع اجازه شفاعت در كار آنان داده باشد". در تفسير كشاف گفته: اين احتمال يعنى احتمال دوم وجه لطيفى است، و آيه را بايد همين طور معنا كرد «2».

از نظر ما نيز همين احتمال متعين است، براى اينكه ملائكه- به طورى كه از كلام خداى تعالى بر مى‏آيد- واسطه‏هايى هستند براى انفاذ و اجراى اوامر الهى، چون مى‏فرمايد:" لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ" «3» و نيز مى‏فرمايد:" جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ" «4» و وساطت نامبرده خود نوعى از شفاعت است، كه بيانش در جلد اول اين كتاب گذشت.

(1) اينها شفيعان مايند نزد خدا. سوره يونس، آيه 18.

(2) تفسير كشاف، ج 3، ص 580.

(3) از خدا در سخن پيشى نمى‏گيرند و به امر او عمل مى‏كنند. سوره انبياء، آيه 27.

(4) خدا ملائكه را رسولان بالدار خود كرد. سوره فاطر، آيه 1.

/ 593