وصف حال كافران در عذاب قيامت و عذر آوردنشان به اينكه ما بزرگان خود را پيروى كرديم و گمراه شديم‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 521

را دستور مى‏دهد كه در پاسخ ايشان بگويد: من از آن اطلاعى ندارم، و نه تنها من اطلاع ندارم بلكه جز خدا احدى اطلاع ندارد، و اين جواب تنها جوابى است كه در همه جاى قرآن در مواردى كه از تاريخ قيامت سؤال شده به كار رفته است.

" وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً"- چه مى‏دانى، اى بسا كه تاريخ آن خيلى نزديك باشد. اين جمله ابهام در مساله را بيشتر مى‏كند، تا بهتر بفهماند كه رسول خدا (ص) نيز در اين مساله مانند ساير مردم است، و قيامت از آن اسرارى نيست كه خدا به وى گفته، و از مردم پنهان كرده باشد.

" إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً" لعن كفار به معناى دور كردن آنان از رحمت است. و كلمه" اعد" از اعداد است، كه به معناى تهيه ديدن است. و كلمه" سعير" به معناى آتش شعله‏ور است، و بقيه الفاظ آيه روشن است.

" خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً" فرق بين" ولى" و" نصير" اين است كه: ولى هر كس عبارت است از كسى كه تمامى كارهاى او را انجام دهد، و آن كس خودش به كلى كنار باشد. ولى كلمه نصير به معناى آن كسى است كه در كارهاى وى او را كمك كند، و گوشه‏اى از كارهاى او را بعهده گيرد، و در كارى كه انجام مى‏شود هم صاحب كار دخالت داشته باشد، و هم نصير او.

بنا بر اين ولى عبارت است از كسى كه همه كارهاى" مولى عليه" خود را انجام مى‏دهد، اما نصير قسمتى از آن را. بقيه الفاظ آيه روشن است.

وصف حال كافران در عذاب قيامت و عذر آوردنشان به اينكه ما بزرگان خود را پيروى كرديم و گمراه شديم‏

" يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا" تقلب وجوه در آتش، به معناى زير و رو شدن، و حال به حال گشتن است، لحظه‏اى زرد، سپس سياه و در آخر كباب مى‏شوند، و ممكن است مراد از آن جابجا كردن كفار در آتش باشد، چون جابجا كردن، در بهتر سوختن مؤثر است، هم چنان كه كباب را روى آتش جابجا مى‏كنند تا زودتر برشته شود.

جمله" يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا" سخنى است كه كفار از باب حسرت و ندامت مى‏زنند، و آرزو مى‏كنند: اى كاش خدا و رسول را اطاعت مى‏كردند.

" وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا" كلمه" سادة" جمع سيد (آقا) است، و كلمه" سيد" به طورى كه صاحب مجمع البيان گفته: به معناى مالك بزرگى است كه تدبير امور شهر و" سواد اعظم"، يعنى جمعيت‏

/ 593