آغاز درگيرى و به ميدان آمدن عمر و بن عبد ود و مقابله امير المؤمنين (عليه السلام) با او
رسول خدا (ص) و مشركين بيست و چند شب در برابر يكديگر قرار گرفتند، بدون اينكه جنگى كنند، مگر گاهگاهى كه به صف يكديگر تير مىانداختند، و بعد از اين چند روز، چند نفر از سواره نظامهاى لشكر دشمن به ميدان آمدند، و آن عده عبارت بودند از عمرو بن عبد ود، برادر بنى عامر بن لوى، و عكرمة بن ابى جهل، و ضرار بن خطاب، و هبيرة بن ابى وهب، و نوفل بن عبد اللَّه، كه بر اسب سوار شده و به صف بنى كنانه عبور كرده، و گفتند: آماده جنگ باشيد، كه بزودى خواهيد ديد چه كسانى دلاورند؟آن گاه به سرعت و با غرور و به صف مسلمانان نهادند، همين كه نزديك خندق رسيدند، گفتند: به خدا سوگند اين نقشه نقشهاى است كه تا كنون در عرب سابقه نداشته، ناگزير از اول تا به آخر خندق رفتند تا تنگترين نقطه را پيدا كنند، و با اسب از آن عبور نمايند، و همين كار را كردند، چند نفر از خندق گذشته، و در فاصله بين خندق و سلع را جولانگاه خود كردند،