غرض و مفاد سوره قصص: وعده جميل به مؤمنين با ذكر داستان موسى (عليه السلام) و فرعون
غرض اين سوره وعده جميل به مؤمنين است، مؤمنينى كه در مكه قبل از هجرت به مدينه عده اندكى بودند كه مشركين و فراعنه قريش ايشان را ضعيف و ناچيز مىشمردند، و اقليتى كه در مكه در بين اين طاغيان در سختترين شرايط به سرمىبردند و فتنهها و شدايد سختى را پشت سر مىگذاشتند، خداى تعالى در اين سوره به ايشان وعده مىدهد كه به زودى بر آنان منت نهاده و پيشوايان مردم قرارشان مىدهد، و آنان را وارث همين فراعنه مىكند، و در زمين مكنتشان مىدهد، و به طاغيان قومشان آنچه را كه از آن بيم داشتند نشان مىدهد.به همين منظور براى اين مؤمنين اين قسمت از داستان موسى و فرعون را خاطرنشان مىسازد كه موسى را در شرايطى خلق كرد كه فرعون در اوج قدرت بود و بنى اسرائيل را خوار و زيردست كرده بود كه پسر بچههايشان را مىكشت و زنانشان را زنده مىگذاشت، آرى خداوند در چنين شرايطى موسى را آفريد و مهمتر آنكه او را در دامن دشمنش يعنى خود فرعون پرورش داد، تا وقتى كه به حد رشد رسيد، آن گاه او را از شر فرعون نجات داد و از بين فرعونيان به سوى مدين روانهاش نمود، و پس از مدتى به عنوان رسالت دوباره به سوى ايشان بر گردانيد، با معجزاتى آشكار تا آنكه فرعون و لشكريانش تا آخرين نفر را غرق كرده و بنى اسرائيل را وارث آنان نمود، و تورات را بر موسى نازل فرمود، تا هدايت و بصيرت براى مؤمنين باشد.و عين همين سنت را در ميان مؤمنين به اسلام جارى خواهد كرد، و ايشان را به ملك و عزت و سلطنت خواهد رسانيد، و رسول خدا (ص) را دوباره به وطن باز خواهد گردانيد.آن گاه از اين داستان منتقل مىشود به بيان اين كه در حكمت خدا لازم است كه از جانب خودش كتابى نازل كند، تا دعوت حق آن جناب نيز كتاب داشته باشد، سپس سخنان طعنآميز مشركين را كه در باره دعوت قرآن زدهاند كه: چرا به وى آنچه به موسى داده شد ندادند؟ نقل فرموده و از آن پاسخ مىدهد، و نيز علت ايمان نياوردن آنان را نقل نموده به اين