وصف كارهاى فرعون و محيطى كه موسى (عليه السلام) در آن زاده شد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 7

برگردانيد، در حالى كه داراى معجزه و قدرت آشكار بود، و به وسيله او بنى اسرائيل را نجات داد و فرعون و لشكريانش را نابود كرد، و آنان را براى نسلهاى بعد، سرگذشت و داستانى قرار داد.

پس او خداى- جل شانه- است، كه داستان ايشان را بر پيامبرش نقل مى‏كند، و با جمله" لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ" اشاره مى‏فرمايد: به اينكه به زودى همان رفتار را با دشمنان اينان عملى خواهد كرد، و بر اين مؤمنين مستضعف منت نهاده وارث دشمنانشان مى‏سازد، و دقيقا آنچه با بنى اسرائيل و دشمن ايشان كرد، با مؤمنين و دشمنانشان نيز همان را خواهد كرد.

وصف كارهاى فرعون و محيطى كه موسى (عليه السلام) در آن زاده شد

" إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ"" علو" در زمين كنايه از ستمگرى و بلندپروازى است. و كلمه" شيع" جمع" شيعه" و به معناى فرقه است، در مجمع البيان گفته:" كلمه" شيع" به معناى فرقه‏ها است، و هر فرقه يك شيعه است، و اگر شيعه ناميدند، بدين جهت است كه بعضى بعض ديگر را پيروى مى‏كنند" «1». و گويا مراد از اينكه فرمود:" فرعون اهل زمين را شيعه شيعه كرد"، اين باشد كه اهل زمين را- كه گويا منظور از آنان اهل مصر باشد، و الف و لام در" الارض" براى عهد بوده باشد- از راه القاى اختلاف و تفرقه افكنى دسته دسته كرد، تا كلمه آنان متفق نشود، و يك دل و يك جهت نباشند، تا نتوانند بر او بشورند، و عليه او قيام نموده و امور را بر او دگرگون سازند، آن طور كه عادت همه ملوك است، كه چون مى‏خواهند قدرت خود را گسترش داده و سلطنت خود را تقويت كنند، اين نقشه را به كار مى‏برند. و كلمه" يستحيى" از" استحياء" است، كه به معناى زنده نگاه داشتن است.

و حاصل معناى آيه اين است كه: فرعون در زمين علو كرد، و با گستردن دامنه سلطنت خود بر مردم، و انفاذ قدرت خويش در آنان بر مردم تفوق جست، و از راه تفرقه افكنى در ميان آنان، مردم را دسته دسته كرد، تا يك دل و يك جهت نشوند، و نيروى دسته‏جمعى آنان ضعيف گشته، نتوانند در مقابل قدرت او مقاومت كنند، و از نفوذ اراده او جلوگيرى نمايند.

و منظور از يك طايفه در جمله" يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ" بنى اسرائيل است، و بنى اسرائيل فرزندان يعقوب (ع) مى‏باشند كه از زمان يوسف (ع) كه پدر و برادران خود را به مصر خواند، و در آنجا منزل داد، در مصر ماندند، و پس از سالها زاد و ولد عده‏شان به هزاران نفر رسيد.

(1) مجمع البيان، ج 7، ص 239.

/ 593