چند روايت حاكى از اينكه مراد از" الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ" ائمه (عليهم السلام) هستند و در باره شان نزول آيه:" أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ ..." - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 213

و نيز در همان كتاب است كه رسول خدا (ص) به معاذ فرمود:

اى معاذ سابقين كسانى هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده مى‏دارند، و كسى كه دوست دارد در باغهاى بهشت گردش كند، زياد ذكر خداى عز و جل بگويد «1».

چند روايت حاكى از اينكه مراد از" الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ" ائمه (عليهم السلام) هستند و در باره شان نزول آيه:" أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ ..."

و در كافى به سند خود از عبدى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه" بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ"، فرمود: منظور از اينان كه علم داده شده‏اند، ائمه‏اند «2».

مؤلف: اين معنا در كافى «3» و در بصائر الدرجات «4» به چند طريق روايت شده، و منظور در همه آنها تطبيق كلى بر فرد بارز آن است، به دليل اينكه در روايت بعدى خواهيد ديد كه آيه را منحصر در ائمه ندانسته‏اند.

و در بصائر الدرجات به سند خود از بريد بن معاويه، از امام باقر (ع) روايت كرده كه گفت: من از آن جناب معناى آيه" بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ" را پرسيدم، فرمود: شماييد آن كسانى كه علم داده شده‏اند، شما نباشيد چه كسى ممكن است باشد؟ «5».

و در الدر المنثور است كه: اسماعيلى در معجم خود، و ابن مردويه از طريق يحيى بن جعده، از ابى هريره روايت كرده‏اند كه گفت: مردمى از اصحاب رسول خدا (ص) از تورات چيزهايى مى‏نوشتند اين خبر به رسول خدا (ص) رسيد، فرمود: احمق‏ترين احمقان، و گمراه‏ترين گمراهان، مردمى هستند كه از كتابى كه خداوند بر پيغمبرشان نازل كرده، روى‏گردان شوند، و علاقمند به كتابى شوند كه خدا بر غير پيغمبر آنان نازل كرده و براى امتى غير از آنان فرستاده، در همين جريان بود كه آيه شريفه" أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى‏ عَلَيْهِمْ ..." نازل شد «6».

و در همان كتاب است كه ابن عساكر، از ابى مليكه روايت كرده كه گفت: عبد اللَّه بن عامر بن كريز هديه‏اى براى عايشه فرستاد، عايشه خيال كرد فرستنده آن عبد اللَّه عمر است، لذا هديه را برگردانيد، و گفت: اين پسر عمر قرآن كريم را رها كرده، و كتابهاى ديگر را تتبع مى‏كند، با اينكه خداى تعالى فرمود:" أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى‏ عَلَيْهِمْ"

(1) نور الثقلين، ج 4، ص 162.

(2 و 3) اصول كافى، ج 1، ص 167.

(4 و 5) بصائر الدرجات، ص 204.

(6) الدر المنثور، ج 5، ص 149.

/ 593