توضيح اينكه تعليل امكان معاد به اينكه خدا سميع و بصير است متضمن جواب به اين اشكال است كه اعمال و نيات بى شمار از افراد بى شمار چگونه ضبط شده مخلوط و مشتبه نمى‏شوند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 348

" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ" «1»

و نيز حضرت مسيح را" كلمة" خوانده و فرموده:" وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْيَمَ" «2».

پس معناى آيه اين است كه اگر تمامى درختان زمين قلم گردد، و دريا به اضافه هفت درياى ديگر مانند آن مركب فرض شود، و با اين قلم و مركب كلمات خدا را- بعد از تبديل آنها به الفاظ- بنويسند، آب درياها قبل از تمام شدن كلمات (مخلوقات) خدا تمام مى‏شود، چون آب درياها هر چه باشد متناهى است، و كلمات خدا نامتناهى.

از اينجا معلوم مى‏شود كه در آيه شريفه حذف و اختصارگويى شده، و جمله" إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ" در مقام تعليل است، و معناى آن اين است كه:" زيرا خداى تعالى عزيز است، و چيزى عزيز و قاهر بر او نيست"، پس اين كتابى هم كه گفتيم آنچه را نزد خدا است تمام نمى‏كند، و حكيم است، و به همين جهت تدبير را به غير واگذار نمى‏سازد.

آيه مورد بحث متصل به ما قبل است، براى اينكه اين آيه نيز مانند آيه قبلى دلالت دارد بر اينكه تدبير خلق مخصوص خداى سبحان است، و نه غير، چيزى كه هست آيه مورد بحث در اين صدد است كه وسعت تدبير خدا، و كثرت اوامر تكوينى او را در خلق و تدبير برساند، مى‏فرمايد: آن قدر اوامرش در خلق و تدبير بسيار است، كه دريا و هفت درياى ديگر مثل آن اگر مداد شوند، و درختان زمين به صورت قلم در آيند، و بخواهند كلمات او را بنويسند، درياها قبل از تمام شدن اوامر او تمام مى‏شوند.

توضيح اينكه تعليل امكان معاد به اينكه خدا سميع و بصير است متضمن جواب به اين اشكال است كه اعمال و نيات بى شمار از افراد بى شمار چگونه ضبط شده مخلوط و مشتبه نمى‏شوند

" ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ" اين جمله در مقام بيان امكان معاد است، چون مشركين از اين جهت كه بسيارى مردگان و در هم و برهم شدن خاك آنها با خاك زمين را مى‏ديدند، و مى‏ديدند كه هيچ امتيازى بين خاك فلان شخص با خاك آن ديگرى نيست، لذا زنده شدن مردگان را بعيد مى‏شمردند.

به همين جهت خداى تعالى در اين آيه فرموده:" خلقت و بعث همه شما عينا مانند بعث يك فرد است، همانطور كه بعث يك فرد براى ما ممكن است، بعث افراد در هم و برهم شده نيز مثل آن ممكن است چون هيچ چيزى خدا را از چيز ديگر باز نمى‏دارد، و بسيارى عدد

(1) امر او بيش از اين نيست كه چون اراده كند هستى چيزى را بگويد" باش" و او هست شود.

سوره يس، آيه 82.

(2) و كلمه او كه وى را به مريم القاء كرد. سوره نساء، آيه 171.

/ 593