وصف حال مشركين در ساعت مرگ كه از سلطه خدا مفرى نداشته، ايمان دير هنگامشان سودى به حالشان نمىرساند
" وَ لَوْ تَرى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ" از ظاهر سياق سابق، و اشعار جمله آينده كه مىفرمايد:" وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ" بر مىآيد كه: آيات چهارگانه مورد بحث، وصف حال مشركين قريش و امثال ايشان در ساعت مرگ است.بنا بر اين جمله" وَ لَوْ تَرى إِذْ فَزِعُوا" معنايش اين است كه چون اين مشركين به فزع جان كندن بيفتند" فَلا فَوْتَ" نمىتوانند از خدا فوت شوند، و از او بگريزند، و يا به جايى پناهنده گشته، يا چيزى را بين خدا و خود حائل سازند." وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ"- اين جمله كنايه است از اينكه بين آنان و كسى كه آنان را مىگيرد هيچ فاصله نيست و اگر به عبارت مجهول تعبير آورده براى اين است كه گرفتن به خداى سبحان منسوب گردد. و خداى سبحان خود را توصيف كرده به اينكه او قريب است و در جاى ديگر از معناى نزديكى خود خبر داده، كه:" وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ" «2» و از نزديكى بيش از آن در آيه" وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ" «3» خبر داده و از نزديكى كه از آن نيز بيشتر است در آيه" أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ" «4» خبر داده. سپس فرموده كه حتى از خود شما به خودتان نزديكتر است، و اين موقف همان" مرصاد" است كه فرموده:" إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ" «5».با در نظر گرفتن اين آيات، و اينكه مىدانيم گيرنده در جمله" وَ أُخِذُوا ..."، خود(1) خدا عالم به غيب است، پس احدى را مسلط بر غيب خود نمىكند، مگر رسولى را كه صلاح بداند و بپسندد، چون او از پيش رو، و پشت سر، رصدها نهاده، تا بداند آيا رسالتهاى پروردگار خود را ابلاغ كردهاند يا نه؟ و او به آنچه نزد ايشان است احاطه دارد، و عدد هر چيزى را بر شمرده است. سوره جن، آيه 26- 28.(2) ما از شما به او نزديكتريم و ليكن شما نمىبينيد. سوره واقعه، آيه 85.(3) ما به او از رگ قلب نزديكتريم. سوره ق، آيه 16.(4) خدا بين انسان و قلبش فاصله است. سوره انفال، آيه 24.(5) به درستى كه پروردگارت در كمينگاه است. سوره فجر، آيه 14.