سه وجه براى اينكه فقط خدا مستحق پرستش است:" لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى‏ وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 100

و اگر اين آيه را دنبال آيه قبلى قرار داد، براى اشاره به اين است كه: خداى تعالى چون كه عالم به گناهان ظاهرى و شرك باطنى آنان است لذا به حكمت خود براى آنان اعمالى را اختيار كرده تا به وسيله آن، ايشان را پاك كند.

سه وجه براى اينكه فقط خدا مستحق پرستش است:" لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى‏ وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ"

" وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى‏ وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ" از ظاهر سياق برمى‏آيد كه ضمير در ابتداى آيه شريفه به كلمه" ربك" در آيه قبلى بر مى‏گردد، (و معنايش اين است كه: آن پروردگار تو كه گفتيم اللَّه است)، و ظاهرا لام در كلمه" اللَّه" براى اشاره به معناى وصف است (معبوديت) و جمله" لا إِلهَ إِلَّا هُوَ" تاكيد همان انحصارى است كه در جمله" هُوَ اللَّهُ" افاده شده، گويا فرموده است:" و هو الاله- المتصف وحده بالالوهية- لا اله الا هو- تنها او اله است- كه تنها او متصف است به الوهيت- هيچ معبودى جز او نيست".

و بنا بر اين آيه شريفه به منزله متمم است براى بيانى كه آيه قبل در صدد آن بود، گويا فرموده خداى سبحان مختار است، و تنها او مى‏تواند اين معنا را اختيار كند، كه بندگان تنها او را بپرستند و به ظاهر و باطنشان آگاه است، پس او سزاوار است كه بر بندگان حكم كند كه تنها او را عبادت كنند، و يگانه معبود مستحق عبادت است، پس بر بندگان هم واجب است حكم او را گردن نهاده و تنها او را بپرستند.

آن گاه آنچه در ذيل آيه است، كه مشتمل بر سه دليل است: 1- له الحمد 2- له الحكم 3- اليه ترجعون، وجوهى است كه انحصار خدا را در استحقاق پرستش توجيه مى‏كند.

اما اينكه فرمود:" لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى‏ وَ الْآخِرَةِ"، آن انحصار را به اين بيان توجيه مى‏كند كه هر كمالى كه در دنيا و آخرت وجود دارد نعمتى است كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده، و در ازاى هر يك از آنها مستحق ثناى جميل است، و جمال هر يك از اين نعمت‏هاى موهوبه از كمال ذاتى و از صفات ذاتى او ترشح شده، كه در ازايش مستحق ثناء است، و غير از خداى تعالى هيچ موجود و هيچ كس مستقل در ثناى بر خدا نيست، و هر كس هم كه خدا را ثنا گويد، ثنايش هم منتهى به اوست و عبادت هم ثناى زبانى و يا عملى است، پس تنها اوست كه مستحق پرستش است.

و اما اينكه فرمود:" وَ لَهُ الْحُكْمُ" علتش اين است كه: خداى سبحان مالك على الاطلاق همه عالم است، و غير از او كسى چيزى را مالك نيست، مگر آنچه را كه او تمليكش فرموده باشد، و همان را هم كه خدا به كسى تمليك كرده، باز خود او مالك است،

/ 593