قاموس قرآن جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
الآراء است راغب در مفردات گويد: بعضى از مفسّرين حكم لفظ را معتبر دانسته و گفته: چون نام معبودهاى آنان، مؤنّث بود مثل لات، منات و عزّى، بدين جهت در آيهى شريفه «اناث» آمده، و بعضى حكم معنى را معتبر شمرده و گفته: اناث بمعنى منفعل است و بآنكه قبول فعل كند انيث گويند و بآهن نرم انيث گفته شده و گويد: موجودات بعضى نسبت ببعضى سه گونهاند، يكى فقط فاعل است بدون انفعال و آن خداست و ديگرى فقط منفعل است بدون فعل و آن جماد است و سوّمى از جهتى فاعل و از جهتى منفعل است مثل ملائكه، انسانها، و جنّ، كه نسبت بخدا منفعل و نسبت بكارهاى خود فاعلاند، و چون بتهاى مشركان فقط منفعل بودند بدون فعل لذا آنها را «اناث» خوانده است «إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً» راغب خودش وجه دوم را صحيحتر دانسته و پسنديده است.در الميزان فرموده: اصنام و تمام معبودهاى غير خدا، اناث خوانده شده، چون آنها قابل و منفعلند (نه فاعل) و آنچه پرستندگان توقّع دارند در قدرت آنها نيست و بعد چند آيه در باره عدم قدرت بتها آورده است. مثل «وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ» فاطر: 13.در المنار گويد: براى هر قبيله بتى بود كه آنرا انثاى آن قبيله ميخواندند يا مراد نامهاى معبودهاست- كه از حقيقت الوهيّت بر كنار بودند، بعد گويد: استاد گفت:بسيارى از مفسران گفتهاند: مراد از اناث در آيه، مردگانند زيرا عرب بر مردگان اناث اطلاق ميكند چون ضعيف و عاجزاند، بعد گويد:استاد اين اخير را اختيار كرده است.در كتاب آغاز و انجام جهان ص 138- 140 گفته: در سوره توحيد اوصافى براى خداوند متعال ذكر شده است كه همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا احد