فرمايد.اگر قول سيّد هندى صحيح باشد بايد علّت قول بنى اسرائيل كه بموسى گفتند «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً» غير از آن باشد كه گفتيم.6- بنا بر قول سيّد هندى، احتمال سابق ما كه در بند چهارم گفتيم و از آقاى طالقانى و طنطاوى و مراغى نقل كرديم بيش از پيش تأييد ميشود زيرا در اين صورت واقعهى گاو كشى يك دستور مستقلّى است و علت آن قهرا از بين رفتن تقديس و احترام گاو بوده است و اگر مجموع آيات يكداستان بوده باشد باز احتمال سابق بقوت خود باقى است و آن اينكه موسى از از فرصت استفاده كرده براى پيدا شدن قاتل گاو كشتن را پيش كشيده تا يك تير و دو نشان نمايد.آقاى طالقانى از آيه «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ ...» استظهار ميكند كه اين حكم براى يكدفعه نبوده بلكه صيغه مضارع (يأمركم) اشاره بدوام است و ميگويد: ظاهر اين آيه بقرينه آيات ديگرى كه در باره يهود و گاو است اين است كه اين امر حكم مستقلّى بوده. و مقدمه براى مطلب آيه بعد «وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً» نيست ...با توجه باين حقيقت، دستور اجتماع عمومى يهود براى كشتن گاو و