قاموس قرآن جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
رحمه اللَّه آنرا در بحار ج 11 ص 367 ط جديد، بدون ردّ و قبول از كمال الدين مرحوم صدوق از مردى بنام ابو وائل نقل كرده است. ناگفته نماند: ابو وائل شخصى مجهول الهويّه است و در رجال مدح و قدحى ندارد. بنظر ميايد كه اين شخص، قضيّه را از وهب و يا كسيكه از وهب شنيده نقل كرده است.صدوق عليه الرحمه آنرا در كمال الدين باب 54 از ابى وائل نقل نموده ولى آنرا قبول ندارد و در آخر همان باب ميگويد: اين قضايا كه نقل كردم اعتمادى بآنها ندارم، ولى مىبينم كه خصمم قبول دارد براى الزام او ايراد ميكنم. و در ذيل افسانه بهشت شداد ميگويد اگر بشود گفت كه در روى زمين همچو بهشت ناديده هست و كسى جاى آنرا نميداند، ولى از طريق خبرها ميگويند: هست، پس چرا وجود و غيبت امام عصر عليه السّلام را از طريق اخبار قبول ندارند، با آنكه خبر بهشت شدّاد از ابى وائل است ولى اخبار قائم عليه السّلام از حضرت رسول و ائمه طاهرين عليهم السّلام.!!!در تفسير بيضاوى و صافى و مجمع البحرين بطور اشاره بىآنكه نامى از وهب و كعب برده شود، اين افسانه نقل شده است.ابن كثير شامى در تفسير خود، بعد از اشاره بآن ميگويد: اين از خرافات اسرائيلى است. مسعودى در مروج الذهب (ج 1 ص 368) گويد: بسيارى از دانايان گفتهاند:اين داستان از خرافات است.فريد وجدى در دائرة المعارف گفته:آنچه گفتهاند: ارم شهرى بود از طلا و نقره، نه نصّى دارد و نه مبتنى بدليلى است، جرجى زيدان در تاريخ تمدن اسلام (ج 1 ص 12 ترجمه) آورده: اين جزافه گوئيها مبتنى بر اساس نبوده و حدّ اقل آن است كه پارهاى از عمارات قوم عاد و ثمود با جواهرات گرانبها تزيين ميشده.از قرآن مجيد، فقط اين اندازه بدست ميايد كه بناى «ارم»