قاموس قرآن جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
و اگر مراد از اهل، قوم باشد بايد گفت: كه قوم او از يك خانواده بودهاند، در الميزان كلمه «اهله» را بخواصّ كه كسان و عشيره و قوم باشد معنى كرده است ولى با مراجعه بقرآن خواهيم ديد كه «اهل» در موقع اضافه بشخص چنين معناى وسيعى ندارد، مگر بنا بر مطلبى كه در «اهل» خواهد آمد و در آن صورت بمعنى مطلق پيروان خواهد بود خواه از كسان باشد يا نه.امّا بايد گفت كه رسالت آن حضرت عامّ بود و آيه «يَأْمُرُ أَهْلَهُ» ناظر بمطلبى مخصوص است چنانكه در باره حضرت رسول صلّى الله عليه وآله آمده «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» شعراء 214 «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها» طه: 132 با آنكه انذار و امر آن حضرت شامل عموم بود و اينها خطابهاى مخصوصاند و مانع از عموم رسالت نيستند.در احاديث شيعه و اهل سنّت هست كه: اين پيامبر عظيم الشأن بشخصى وعده داد كه در مكانى حاضر شود، آنشخص نيامد، اسمعيل روى وعده خود يكسال در آنجا منتظر ماند بدين جهت صادق الوعد لقب يافت. و نيز روايت شده كه سه روز منتظر ماند. حديث يكسال در تفسير برهان بسند ضعيف از امام رضا عليه السّلام و در مجمع البيان مرسلا از امام صادق عليه السّلام منقول است و در كافى باب الصديق و اداء الامانة حديثى بسند حسن نقل شده و در آن هست «فَانْتَظَرَهُ فى ذلِكَ الْمَكانِ سَنَةً» نا گفته نماند، انتظار نشستن يكسال تمام، بعيد است و از نظر عرف و عقل خوب نيست مثلا كسى يكسال تمام در محلّى بنشيند، وسائل خورد و خوابش را بآنجا بياورد، بخورد بخوابد، كار نكند و هر كه از آنجا بگذرد، بگويد: منتظر فلانى هستم چون بوى وعده دادهام، چنين كارى خيلى بعيد است و در خور شأن يك پيامبر نيست.قهرا مراد آن است كه مدت يكسال مراقب آن محل بود و گاه گاه بآنجا