شكوت الى وكيع سوء حفظى و علله بان العلم فضل و فضل الله لا يؤ تى لعاصى
فار شدنى الى ترك المعاصى و فضل الله لا يؤ تى لعاصى و فضل الله لا يؤ تى لعاصى
مى گويد: از عالمى به نام وكيع پرسيدم و از بدى حافظه و هوشم نزد او شكايت كردم و علاج آن را خواستم ، در جوابم گفت : از معصيت و گناه پرهيز كن و دليل او بر اين سخن اين بود كه گفت : علم فضل و عطاى الهى است كه به افراد معصيت كار داده نمى شود.اگر هم ديديد طلبه لاابالى و بى تقوا دانشى داشت از آن دانش بهره خوبى نخواهد برد و بلكه آن دانش وسيله هلاكت و فلاكت او خواهد شد.
بخش سوم : زهد، تقوا، اخلاص و ساده زيستى
علم و عمل
قال رسول الله صلى الله عليه و آله :مثل ما بعثت من الهدى و الرحمة به كمثل غيث اصاب الارض فمنها ما انبت العشب و كانت منها اخاديه الماء فانتفع به الناس فشربوا و سقوا زروعهم و ارض اخرى سبخة لم تنبت الزرع كذلك قلوب العالمين العالمين و قلوب التاركين .اكرم اسلام (ص ) فرمودند: آنچه را كه من به آن مبعوث شده ام ، يعنى احكام نورانى اسلام ، مانند بارانى است كه به زمين مى رسد. پس از بعضى زمينها در اثر باريدن باران بر آن گياه و علف مى رويد و بعضى ديگر از زمينها گودال است كه آب باران را در خود نگه مى دارد و مردم از آن مى شوند، يا از آن منتفع مى شوند، يا از آن مى آشامند و يا زراعت هاى خود را با آن آبيارى مى كنند. اما بعضى ديگر از زمينها شوره زار و نمك خيز است كه نه آب را در خود نگه مى دارد و نه گياه در آن مى رويد. همچنين است قلوب مردم عالم كه علم دين در آنها قرار مى گيرد، بعضى عمل مى كنند و آثار علم بر آنها ظاهر است و لذا هم خود بهره مى برند هم ديگران از وجود آنها فيض مى برند و بعضى ديگر چون عمل به علم را ترك نموده اند، بسان زمين شوره زارى مى مانند كه نه خود از آب گواراى باران بهره مى برند و نه ديگران را از آنها سودى حاصل است . (126)