حسين بن محمد بن احمد بن ابراهيم متوفاى 1125 از علماى خداترس و از فضلاى محقق و زبردست و از رجال بزرگ دوره اخير بود حتى بعضى از دانشمندان او را از مجدد دين مذهب در راس صده سيزدهم شمرده اند.در قدرت حافظه ضرب المثل بوده و همواره به تدريس و تاليف و مطالعه و نگارش اشتغال داشت .نويسنده الانوار مى گويد: شيخ ناصر قطيفى برايم نقل كرد از قول اشخاص موثق كه وى در سفر حجش به قطيف آمد و با سيد محمد صنديد قطيفى ملاقات كرد سيد محمد كتابهاى نفيس بسيار داشت كه بعضى از آنها منحصر بفرد بود و نزد ديگرى يافت نمى شد شيخ حسين كتابى در علم يث ديد و از او خواهش كرد كه آن را به امانت ببرد و نسخه بردارى كند اما سيد نپذيرفت و عذر آورد آن كتاب در همان چند روزه اقامتش در قطيف نزد وى بود و هنگام ترك آن شهر آن را به سيد برگرداند و سفر كرد در بازگشت از حج دوباره به قطيف آمد و با سيد ملاقات نمود و از او خواست آن كتاب را بياورد چون آورد شيخ حسين نسخه تازه اى از آن كتاب را بيرون آورد تا آن را با نسخه سيد مقابله و مطابقه نمايد سيد پرسيد: نسخه اى از اين كتاب يافته اى ؟ گفت : نه اما در همان چند روز كه مطالعه اش كردم حفظ شدم و دراثناى سفر از حفظ نوشتمش با همان ترتيب و فصول و سندهايش .سيد و كسان همراهش سخت به شگفت آمدند و وقتى با نسخه اصل مقابله كردند جز در چند مورد ناچيز اختلافى نيافتند.خلاصه اين شيخ بزرگوار را در بيست و يكم ماه شوال 1216 ه بوسيله يكى از دشمنان دين به شهادت رسانيدند و قبرش در همان قريه كه ساكن بود به نام الشاخوره مزار معروفى است . (293)