مجتهد فال اسيرى نماينده انگليس را از اسب غرور پياده مى كند
نويسنده محترم سيماى يك مجاهد مى گويد: از پدرم و افراد ديگر شنيده ام مرحوم سيد على اكبر فال اسيرى در يكى از روزها به هنگام رفتن به مسجد مشاهده مى كند يك نفر با لباس فرنگى بر اسب سوار است و با كبر و غرور عبور مى نمايد، مى پرسد: اين سوار كيست ؟ مى گويند: قنسول انگليس است .ايشان دستور مى دهند كه از اسب پياده شود او مرعوب مى شود و كلاهش را به عنوان سلام بر مى دارد آقا مى فرمايند: كلاهت را به سر بگذار و به هر مسلمانى مى رسى بگو: سلام . و يهود و نصارا كه اهل ذمه اند و جزيه مى دهند حق ندارند در معابر مسلمين سواره ظاهر شوند. بدين وسيله قدرت انگلستان استعمارگر و كفار را تضعيف نمود و قدرت اسلام و مسلمين و روحانيت را ثابت مى نمايد.(229)