گزارش سفير روس راجع به تاءثير كلام علماى اسلام
و نيز آيت الله العظمى حاج سيد محمد شيرازى (دامت بركاته ) فرمودند در قضيه سفر مرحوم حاج شيخ جعفر شوشترى (ره ) به ايران وقتى ايشان وارد تهران شدند جمعيتى زياد از جمله سفير كشور روسيه به ملاقاتش رفتند. مردم از آن مرحوم خواستند آنها را موعظه و نصحيت كند، ايشان نيز بنا به درخواست مردم سرش را برداشته فرمود: اى مردم بدانيد و آگاه باشيد كه خدا در همه جا حاضر است و مطلب ديگرى نفرمود: لكن اين سخن تكان دهنده اثر خودش را بخشيد بطورى كه اشكها جارى گرديد قلبها در هم طپيد و حالت مردم به شكل عجيبى دگرگون شد جريان گذشت و سفير روسيه در نامه اى به نيكولاقيصر روس اين چنين نوشت : (تا مادامى كه اين قشر روحانيون مذهبى در بين مردم هستند و مردم نيز از آنها پيروى مى كنند ما نمى توانيم كارى از پيش ببريم ، زيرا وقتى يك جمله چنين انقلاب عجيب روحى بوجود مى آورد ديگر دستورات و فتاواى صادره چه خواهد كرد؟).
برات بهشتى مقوف به رضايت شيخ جعفر شوشترى است
آيت الله شيخ النبى عراقى (ره ) فرمود: در ايامى كه جناب شيخ در مدرسه سپهسالار سابق (شهيد مطهرى فعلى )
منبر مى رفت طبقات مختلف ، علماء، گويندگان ، در مجلس او شركت مى كردند، يكى از شاهزادگان قاجار كه در زمره علماء بود (شايد شيخ الرئيس قاجار بود) مجلس درسى داشت يك روز در مجلس درس او صحبت از شيخ شد، يكى از حضار اظهار داشت : آقا خوب است براى تعظيم شعائر اسلامى به مانند سائر اعظم شما هم در مجلس وعظ شيخ شركت نمائيد.
شاهزاده عالم جواب داد: او هم مانند ساير منبريها است و من پاى منبر او نمى روم ، همان شب جناب شاهزاده در عالم رؤ يا ديد، قيامت قيام كرد، و حضرت رسول صلى الله عليه و آله برات بهشت به اشخاص مسلمان و پيروان اهلبيت تقسيم مى كند، شاهزاده هم نزديك مى رود سلام عرضه كرده در خواست براتى مى كند، رسول خدا او را مورد تفقد قرار داد ولى فرمود: برات تو موقعى صادر شود كه شيخ جعفر از تو راضى شود شاهزاده از خواب بيدار شد و فهميد كه شيخ مردى ارزنده و داراى قدس و كمال بوده و عالمى عامل است روز ديگر چون شاگردانش به مجلس آمدند و هنگام منبر شيخ رسيد بر خلاف انتظار و گفتار ديروز شاهزاده از جا برخاست و به اصحاب گفت : برخيزيد به مجلس شيخ برويم و در محضرش حضور يابيم .
حاضران با تعجب همراه شاهزاده در مجلس شيخ حضور يافتند پس از ختم مجلس و پراكنده شدن مردم شاهزاده پيش رفت و با جناب شيخ مصافحه و روبوسى كرد آنگاه شاهزاده بيش از پيش به مقام قدس و قرب و صفاى نفس و روشن بينى شيخ آگاهى يافت زيرا در موقع معانقه و روبوسى شيخ سر به گوش شاهزاده نهاد و فرمود: رسول خدا درست فرمود. اگر من از تو راضى نباشم برات بهشتى به تو داده نخواهد شد. (45)