زيارت تو قبول نيست چون خواهر امام را رنجانيده اى
حجت الاسلام و المسلمين آقاى ميرزا اسماعيل رحمتخواه نقل كرداز مرحوم آيت الله سيد احمد بن سيد مرتضى خسروشاهى كه فرموده اند ايام تابستان به قم آمدم چون هوا در قم زياد گرم بود قصد مسافرت مشهد را كردم و چون به مشهد مشرف شدم پس از زيارتو دعا و نماز از حرم به سوى ايوان سمت مسجد گوهر شاد آمدم ، در آنجا شيخى را ديدم كه رو به قبله نشسته است جلو رفته سلام كردم نگاهى به من كرده جواب سلام مرا داد و گفت : اين دفعه زيارت و نماز تو قبول نيست .روز ديگر باز به همين طريق وقتى نزد او رفتم همان سخن را گفت من پرسيدم چرا قبول نيست ؟ فرمود: چون خواهر اين امام عليه السلام را رنجانيدى من متوجه شدم ولى به ايشان اظهار نكردم و بدون اطلاع ايشان به قم برگشتم و به حرم حضرت معصومه سلام الله عليها مشرف شده زيارت كرده و گريه و زارى و التماس زياد نمودم كه حضرت از من راضى گردد دوباره به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام (نه به قصد هواخورى ) به مشهد برگشتم و پس از زيارت در همان مكان سابق همان شيخ را ملاقات كردم به محض اينكه مرا ديد فرمود اين دفعه زيارت و اعمال تو قبول است و من متحير بودم كه اين شيخ كيست كه از مافى الضمير من خبر مى دهد؟ و چون تحقيق كردم معلوم شد كه اين عالم عارف آقاى شيخ حسنعلى اصفهانى نخودكى است .شعرى از مولف در مدح و فضائل حضرت رضا عليه السلام و فضيلت زيارت آن حضرت
ايكه دارى به سر رضا
باش آماده از براى سفر
دل بكن از علايق دنيا
حج مستضعفين زيارت اوست
مثل پروانه دور مرقد او
گرد قبر رضا بگرد كه تا
دردهاى تو را دوا نكند
سرمه چشم عارفان باشد
سر بسايند با كمال ادب
مى نمايند فخر بر شاهان
ماه و خورشيد كسب نور كنند
گر تو را هست آرزوى بهشت
گو، ز مدح رضا كه تا راضى
دست زن بر ضريح اطهر او
تا ميسر شود لقاى رضا
ايكه دارى به دل ولاى رضا
به سوى كوى با صفاى رضا
باش تسليم بر رضاى رضا
رو سوى مروه و صفاى رضا
خويشتن را بكن فداى رضا
از تو راضى شود خداى رضا
هيچ دارو به جز دعاى رضا
گرد زوار و خاك پاى رضا
قدسيان بر در سراى رضا
خادم و نوكر و گداى رضا
هر دو از گنبد طلاى رضا
اى حسينى بگو ثناى رضا
شوى از خلعت و عطاى رضا
تا ميسر شود لقاى رضا
تا ميسر شود لقاى رضا