ابوهاشم با گفتن تهنيت دشمن را كوبيد - مردان علم در میدان عمل جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 7

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابوهاشم با گفتن تهنيت دشمن را كوبيد

در مقاتل الطالبين ابوالفرج اصفهانى نقل مى كند كه : چون يحيى نواده امام زين العابدين عليه السلام در زمان خلافت مستعين 9 خليفه عباسى قيام كرد و در پيكار با سپاه محمد بن عبدالله بن طاهر ذواليمينين شكست خورد، سر يحيى را از تن جدا ساختند و به بغداد براى محمد بن عبدالله بن طاهر آوردند، اهالى بغداد دسته دسته مى آمدند و آن فتح را به محمد تهنيت مى گفتند: ابوهاشم جعفرى نيز كه از كسى پروا نداشت (و يك دانشمند آزاد و رك گو بود) و اجزاى حكومت از زبان وى حساب مى بردند وارد شد بر محمد بن عبدالله بن طاهر و گفت : اى امير آمده ام تهنيتى به تو بگويم كه اگر پيغمبر اكرم (ص )زنده بود مى بايد به او تعزيت گفت . محمد جوابى به وى نداد ولى دستور داد خواهر و زنان حرم يحيى را كه در خانه او اسير بودند ولى دستور داد خواهر و زنان حرم يحيى را كه در خانه او اسير بودند فورا به خراسان كوچ دهند و گفت : بازماندگان اولاد پيغمبر را به هر خانه اى كه بردند نعمت از آن خانه رخت بربست و حكومت از اهل خانه زايل گشت ...(218)

/ 362