آقاى محمد رضاى روحانى در جزوه خود مى نويسد:مى گويند: روزى آخوند ملاقربانعلى زنجانى با يكى از مقربينش كه فوق العاده مورد وثوقش بوده است در كنار سبزه زارى مشغول قدم زدن بوده است و آواز خوشى از دور به گوش مى رسد آخوند روى به همان شخص كرده مى پرسد: چگونه صدائى است ؟ شخص مذكور باكمال ناراحتى جواب عرض مى كند كه خدا لعنت كند اين مردم را كه خارج از خانه نيز راحتى را از ما سلب كرده اند.فرداى آن روز هنگام قضاوت به شخصى برمى خورد كه همان آدم مورد وثوق را شاهد ادعايش معرفى مى كند، ولى آخوند مى فرمايد: من او را مرد كاملى نمى شناسم . امروز بايد بگويم اين شخص يا معيوب است و يا آدم متظاهر، زيرا اگر آدم معيوبى نبود صداى به آن دلنشينى را بد نمى خواند. و اگر موجودى عادل و كامل نباشد به درد شهادت نمى خورد. (407)