شهادت سيد نصر الله حائرى به دست نادر شاه
سيد نصر الله فرزند سيد حسين حسينى موسوى حائرى كه به (سيد شهيد) معروف است از مردانى است كه خدا سعادت دانائى و پرهيز كارى را با افتخار شهادت در راه خشنودى ايزد يكتا نصيبشان كرده است ...
در اجازه بزرگ متعلق به سيد عبدالله نواده سيد نعمت الله جزائرى چنين آمده است : سيد بزرگوار محقق حديثدان نصرالله بن حسين موسوى در حرم امام حسين عليه السلام مدرس بود... بعدها او را در قم ديدم كه استبصار تدريس مى كرد.
به سبب حسن بيان و استدلال شگفت آورش شيفه گردآورى كتاب بود و در اين كار موفق بود برايم صحبت كرد در اصفهان در يك معامله بيش از هزار كتاب خريدارى كردم فقط به چند پول و در نزدش كتابهاى عجيب ديدم از آن ميان دوره كامل بحار الانوار.
گفت : ميرزا عبدالله پسر عيسى افندى با يكى از ورثه هاى علامه مجلسى دوستى داشت اين مجلدات در تقسيم ارث جزء سهم او شد ميرزا عبدالله آنها را از او عاريه گرفت و پاكنويس كرد او تا آخر عمرش آنها را پنهان داشت بعد وقتى كتابهاى ميرزا عبدالله را ميان ورثه تقسيم كردند من با آن شخص از ورثه كه اين كتابها در سهم او قرار گرفت دوست شدم سپس خواستم كتابها را خريدارى كنم قبول نكرد ناچار عاريه گرفتم آن روزها من حتى يك درهم نداشتم خدا يك آدم نيكوكارى را با من آشنا كرد.
ه براى دومين بار به عتبات مقدسه آمد و سيد نزد وى احترام و موقعيتى پيدا كرد از طرف نادر شاه با هدايائى روانه كعبه شد... و چون هدايا را به كعبه رساند دستور آمد كه به ايران برگردد بنا به مصالحى به عنوان سفير ايران به دربار عثمانى فرستاده شد چون به قسطنطنيه رسيد به شاه گزارش دادند كه عقيده وى خراب است و به چيزهاى ديگر نيز متهمش كردند نادر او را احضار كرد و به قتل رسانيد، بدين سان در حالى كه عمرش از پنجاه مى گذشت شهيد شد. (308)