مردان علم در میدان عمل جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 7

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سلوك عملى آيت الله شيخ محمد تقى شوشترى به روايت چند نفر از دانشمندان جناب آقاى ابوالقاسم اعتبار، كاتب مخصوص آيت الله شيخ محمد تقى شوشترى فرزند مرحوم حاج شيخ محمد كاظم ، درباره سلوك عملى ايشان مى گويد: از سكوت ايشان آموختم كه تنها از اين طريق است كه دل مى تواند نور حق بيندوزد و از تواضع ايشان آموختم كه تنها از اين راه است كه مى توان به ديگران رفتار آموخت و از اخلاص ايشان دريافتم كه تنها از اين طريق است كه ينابيع نور بر زبان و قلم جارى مى گردد.

در اين مدت شاهد بودم كه حضرت علامه چگونه بر اين همه درد تن نه تنها صابر بلكه راضى بود، و دريافتم كه تنها از راه رضاست كه مى توان مرضى حق واقع شد...

در اين مدت حتى يكبار نديدم كه اوقات ايشان بيهوده بگذرد، بلكه مشغول تحقيق و يا نوشتن و يا خواندن قرآن بودند.

كه در فرهنگ ما تعليم و تعلم اختصاص به زمان و مكان معينى ندارد... يافتم كه دين شناسى به تنهائى كافى نيست . بلكه بايد دين باور بود و تنها با باور دين است كه مى شود خالصانه براى آن فداكارى نمود... روزى به من فرمودند: بارها با يك وضو پنج نماز (يوميه را) خوانده ام بدين صورت كه براى نماز ظهر و عصر وضو گرفته ام و سپس با همان وضو نماز مغرب و عشاء و فردا صبح را مى خواندم .

البته در اين فاصله شب را به تحقيق و عبادت مشغول بوده اند.

از ايشان شنيدم : آن وقتهائى كه ضعف جسمى نداشتم در روزهاى ماه مبارك رمضان هر روز يك ختم قرآن داشته ام بعدها كه حالم رو به ضعف گذاشت هر سه روز يك ختم قرآن شد.

روزى در اول صبح نزد معظم له رفتم در حالى كه در حياط قدم مى زد. اين حديث را زمزمه مى فرمودند: فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب و متوجه شدم كمدى را كه به عنوان هديه براى او آورده اند و آن را بيش از حد نياز خود مى ديد همان روز عصر به كسى كه واقعا مستحق آن بود بخشيد.

معظم له در استفاده از حقوق شرعيه اجتناب شديد دارند.

خدا را شاهد مى گيرم در اين چند سال اخير كه حال اين بزرگوار نامساعد بوده و تقريبا قدرت كار علمى از ايشان سلب شده بود و فقط به تصحيح مشغول بودند، در اوج ضعف از بستر بر مى خواستند مشغول كار مى شدند وقتى به ايشان عرض كردم : آقا اگر مى توانيد استراحت كنيد. مى فرمود: استراحت من در همين است و گاهى اين شعر را مى خواند:




  • گفته بودم چو بيائى غم دل با تو بگويم
    چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيائى



  • چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيائى
    چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيائى



آيت الله محمد هادى معرفت : با كمال تعجب شاهد بودم كه ايشان حتى نماز شب را با مساعدت ديگران ايستاده مى خوانند.

حجة الاسلام عابدى گويد: چهار سال پيش كه توفيق زيارت آن استاد را داشتم مشاهده كردم كه ايشان با آن كهولت سن و شدت ضعف كه براى رفتن به مسجد دو نفر زير بغل او را گرفته تا به محراب رسانيدند شانزده ركعت نافله ظهر و عصر را ايستاده بجا آورد. و فى ذلك فليتنافس المتنافسون .

دكتر محمد على شيخ فرزند علامه محمد تقى شوشترى گويد: يكى از ارادتمندان ايشان كه پيشه ورى كم بضاعت بود براى ضيافت شامى ايشان را به خانه اش دعوت كرد. ميزبان غذايش ساده و ظرفهايش چندان تميز نبود از اين رو من باكراهت غذا مى خوردم ، ايشان متوجه شدند، وقتى ه صاحب خانه براى آوردن ظرف آب از اتاق بيرون رفت ، ضربه اى بر پشت شانه من نواختند و گفتند: مكر از خدا نمى ترسى و شرم ندارى كه چنين رفتار مى كنى ، نمى دانى اين مرد آنچه در توان داشته دريغ نكرده ، اگر با اين حركات دل او را بشكنى چه جوابى به درگاه خدا دارى ؟ بايد از حالا طورى نشان دهى كه بهترين غذا را دارى مى خورى . اين است شيوه مردان خدا.(196)

/ 362