هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد حديث دوست نگويم مگر به حضرت دوست دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پاى گرت هواست که معشوق نگسلد پيمان صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بينى چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت سر و زر و دل و جانم فداى آن يارى غبار راه راهگذارت کجاست تا حافظ به يادگار نسيم صبا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد که آشنا سخن آشنا نگه دارد فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد نگاه دار سر رشته تا نگه دارد ز روى لطف بگويش که جا نگه دارد ز دست بنده چه خيزد خدا نگه دارد که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد به يادگار نسيم صبا نگه دارد به يادگار نسيم صبا نگه دارد