غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



  • بى مهر رخت روز مرا نور نماندست
    هنگام وداع تو ز بس گريه که کردم
    مي رفت خيال تو ز چشم من و مي گفت
    وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت
    نزديک شد آن دم که رقيب تو بگويد
    صبر است مرا چاره هجران تو ليکن
    در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
    حافظ ز غم از گريه نپرداخت به خنده
    ماتم زده را داعيه سور نماندست

  • وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست
    دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
    هيهات از اين گوشه که معمور نماندست
    از دولت هجر تو کنون دور نماندست
    دور از رخت اين خسته رنجور نماندست
    چون صبر توان کرد که مقدور نماندست
    گو خون جگر ريز که معذور نماندست
    ماتم زده را داعيه سور نماندست
    ماتم زده را داعيه سور نماندست


/ 496