غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



  • گوهر مخزن اسرار همان است که بود
    عاشقان زمره ارباب امانت باشند
    از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
    طالب لعل و گهر نيست وگرنه خورشيد
    کشته غمزه خود را به زيارت درياب
    رنگ خون دل ما را که نهان مي دارى
    زلف هندوى تو گفتم که دگر ره نزند
    حافظا بازنما قصه خونابه چشم
    که بر اين چشمه همان آب روان است که بود

  • حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود
    لاجرم چشم گهربار همان است که بود
    بوى زلف تو همان مونس جان است که بود
    همچنان در عمل معدن و کان است که بود
    زان که بيچاره همان دل نگران است که بود
    همچنان در لب لعل تو عيان است که بود
    سال ها رفت و بدان سيرت و سان است که بود
    که بر اين چشمه همان آب روان است که بود
    که بر اين چشمه همان آب روان است که بود


/ 496