غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



  • دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
    بيخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
    چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى
    بعد از اين روى من و آينه وصف جمال
    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
    هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد
    اين همه شهد و شکر کز سخنم مي ريزد
    همت حافظ و انفاس سحرخيزان بود
    که ز بند غم ايام نجاتم دادند

  • واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
    باده از جام تجلى صفاتم دادند
    آن شب قدر که اين تازه براتم دادند
    که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
    مستحق بودم و اين ها به زکاتم دادند
    که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    اجر صبريست کز آن شاخ نباتم دادند
    که ز بند غم ايام نجاتم دادند
    که ز بند غم ايام نجاتم دادند


/ 496