غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



  • خمى که ابروى شوخ تو در کمان انداخت
    نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
    به يک کرشمه که نرگس به خودفروشى کرد
    شراب خورده و خوى کرده مي روى به چمن
    به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم
    بنفشه طره مفتول خود گره مي زد
    ز شرم آن که به روى تو نسبتش کردم
    من از ورع مى و مطرب نديدمى زين پيش
    کنون به آب مى لعل خرقه مي شويم
    مگر گشايش حافظ در اين خرابى بود
    جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
    مرا به بندگى خواجه جهان انداخت

  • به قصد جان من زار ناتوان انداخت
    زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت
    فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
    که آب روى تو آتش در ارغوان انداخت
    چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت
    صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت
    سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت
    هواى مغبچگانم در اين و آن انداخت
    نصيبه ازل از خود نمي توان انداخت
    که بخشش ازلش در مى مغان انداخت
    مرا به بندگى خواجه جهان انداخت
    مرا به بندگى خواجه جهان انداخت


/ 496