غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



  • گر بود عمر به ميخانه رسم بار دگر
    خرم آن روز که با ديده گريان بروم
    معرفت نيست در اين قوم خدا را سببى
    يار اگر رفت و حق صحبت ديرين نشناخت
    گر مساعد شودم دايره چرخ کبود
    عافيت مي طلبد خاطرم ار بگذارند
    راز سربسته ما بين که به دستان گفتند
    هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
    بازگويم نه در اين واقعه حافظ تنهاست
    غرقه گشتند در اين باديه بسيار دگر

  • بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
    تا زنم آب در ميکده يک بار دگر
    تا برم گوهر خود را به خريدار دگر
    حاش لله که روم من ز پى يار دگر
    هم به دست آورمش باز به پرگار دگر
    غمزه شوخش و آن طره ى طرار دگر
    هر زمان با دف و نى بر سر بازار دگر
    کندم قصد دل ريش به آزار دگر
    غرقه گشتند در اين باديه بسيار دگر
    غرقه گشتند در اين باديه بسيار دگر


/ 496