غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سلامى چو بوى خوش آشنايي



  • سلامى چو بوى خوش آشنايى
    درودى چو نور دل پارسايان
    نمي بينم از همدمان هيچ بر جاى
    ز کوى مغان رخ مگردان که آن جا
    عروس جهان گر چه در حد حسن است
    دل خسته من گرش همتى هست
    مى صوفى افکن کجا مي فروشند
    رفيقان چنان عهد صحبت شکستند
    مرا گر تو بگذارى اى نفس طامع
    بياموزمت کيمياى سعادت
    مکن حافظ از جور دوران شکايت
    چه دانى تو اى بنده کار خدايى

  • بدان مردم ديده روشنايى
    بدان شمع خلوتگه پارسايى
    دلم خون شد از غصه ساقى کجايى
    فروشند مفتاح مشکل گشايى
    ز حد مي برد شيوه بي وفايى
    نخواهد ز سنگين دلان موميايى
    که در تابم از دست زهد ريايى
    که گويى نبوده ست خود آشنايى
    بسى پادشايى کنم در گدايى
    ز همصحبت بد جدايى جدايى
    چه دانى تو اى بنده کار خدايى
    چه دانى تو اى بنده کار خدايى





/ 496