نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 - جلد 1

مصحح: عزیزالله جوینی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

أشار إليه فقد حدّه، و من حدّه فقد عدّه، و من قال «فيم» فقد ضمّنه، و من قال «علام» فقد أخلى منه. (3) كائن لا عن حدث، موجود لا عن عدم، مع كلّ شي‏ء لا بمقارنة، و غير كلّ شي‏ء لا بمزايلة، فاعل لا بمعنى الحركات و الآلات، بصير إذ لا منظور إليه من خلقه، متوحّد إذ لا سكن يستأنس به و لا يستوحش لفقده. (4) أنشأ الخلق إنشاء، و ابتدأه ابتداء، بلا رويّة أجالها، و لا تجربة استفادها، و لا حركة أحدثها، و لا همامة نفّس اضطرب فيها (5) حدّ بديد كرده باشد او را، و هر كه حدّ بديد كند او را، بدرستى كه شمرده كرده باشد او را، و هر [كه‏] گويد: در چه چيز است او بدرستى كه در اندرون چيزى آورده باشد او را، و هر كه گويد: بر چه چيز است او بدرستى كه خالى كرده باشد از او چيزهاى ديگر را. (3) باشنده است نه از بديد آمده، موجود است نه از نبودن، واهمه چيز است نه به پيوستگى بل به احاطه علم، و نه واهر چيز است نه به زايل شدن و دورى، كننده است نه بمعنى حركت‏ها و [به سبب‏] و آلت‏ها، بينا است [به اشياء]، [براى‏] آن كه نبود هيچ چيزى [از آنچه آفريده‏] از خلق او، يگانه است، چون [با كسى‏] آرام نگرفته بود كه انس گيرد به او و مستوحش نباشد مر نايافتن او را.

(4) ابتدا كرد خلقان را و بيافريد ابتدا كردنى و آفريدنى، و ابتدا كرد او را ابتدا كردنى بى‏انديشه كه جولان داده باشد آن را، و نه آزمايشى كه فايده گرفته باشد از آن، و نه حركتى كه بديد آورده باشد آن را، و نه تردّد نفسى كه جنبان شده باشد در آن. (5) حواله‏

/ 491