نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
أرسالا، إلى غاية الانتهاء، و صيّور الفناء. (8) حتّى إذا تصرّمت الأمور، و تقضّت الدّهور، و أزف النّشور، أخرجهم من ضرائح القبور، و أوكار الطّيور، و أوجرة السّباع، و مطارح المهالك، سراعا إلى أمره، مهطعين إلى معاده، رعيلا صموتا، قياما صفوفا، ينفذهم البصر، و يسمعهم الدّاعي، عليهم لبوس الاستكانة، و ضرع الاستسلام و الذّلّة. (9) قد ضلّت الحيل، و انقطع الأمل، و هوت الأفئدة كاظمة، و خشعت الأصوات مهينمة، و ألجم العرق، و خفر القلق، و عظم الشّفق، پس روى مىكنند مانندى را، و مىروند بعضى از پس بعضى پياپى، تا غايت نهايت [و] آخر رسيدن و گردانيدن [به] فنا و نيستى. (8)تا كه چون بريده شود كارها، و منقضى شود حركات افلاك روزگار، و نزديك آيد قيامت و برانگيختن، و بيرون آورندشان از لحدگاه گورها، و آشيانهاى، و جايگاه ددگان، و جاى افتادن تهلكهها، شتابان وا فرمان [او]، شتاب كنندگان وا بازگشت جاى خود، گلّه گلّه خاموشان، استادگان صفها كشيده، روان شود در ايشان بينائى، و بشنواند ايشان را وا خواننده با خدا، برايشان [است] پوشش خوارى و فروتنى، و [به] زارى گردن نهادن، و حقارت. (9) بدرستى كه گم شود حيلتها، و بريده شود اميدها، و فرو افتد دلها جرعه خشم فرو خورنده، و فروتنى كند آوازها نرم و پنهان، و لگام كند عرق، و بجنباند بىآرامى، و بزرگ شود ترس، و بترسانند و