نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
عدله، و غمرهم فضله، مع تقصيرهم عن كنه ما هو أهله. (63) اللّهمّ أنت أهل الوصف الجميل، و التّعداد الكثير، إن تؤمّل فخير مأمول، و إن ترج فخير مرجوّ. (64) اللّهمّ و قد بسطت لي فيما لا أمدح به غيرك، و لا أثني به على أحد سواك، و لا أوجّهه إلى معادن الخيبة و مواضع الرّيبة، و عدلت بلساني عن مدائح الآدميّين، و الثّناء على المربوبين المخلوقين. (65) اللّهمّ و لكلّ مثن على من أثنى عليه مثوبة من جزاء، أو عارفة من عطاء، و قد رجوتك دليلا على ذخائر الرّحمة و كنوز المغفرة. (66) اللّهمّ و هذا مقام من أفردك بالتّوحيد فضل خود، با تقصير ايشان از حقيقت آنچه او اهل آن است. (63) اى بار خداى تويى سزاوار صفت كردن خوب و ثناء بسيار، اگر طمع دارند تو را پس بهترين طمع داشتهاى، اگر اميد دارند [تو را] پس بهترين اميد داشتهاى. (64) اى بار خداى [و] بدرستى كه بگسترانيدى تو براى من در آنچه نستايم و مدح نگويم به آن جز تو را، و ثنا نگويم به آن بر يكى جز تو را، و رو فرا نكنم آن [زبان] را وا معدنهاى بىبهرگى و جاىهاى شك، و بگردانيدهاى زبان مرا از مدحها و ستايشهاى آدميان، و ثنا گفتن بر پروردگان آفريدگان. (65) اى بار خداى و مر هر ثنا گويندهاى- بر آن كس كه ثنا گويد بر او- پاداشتى باشد از جزايى، يا نيكويى از عطايى، و بدرستى كه اميد مىدارم به تو راه نما بر ذخيرههاى رحمت و گنجهاى آمرزيدن و مغفرت. (66) اى بار خداى و اين است مقام كسى كه يگانه گردانيد تو را به يكى گفتن آنك آن مر تو راست، و نديد سزاوار مر اين ستودن