نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
لا أمد لك، و أنت المنتهى لا محيص عنك، و أنت الموعد لا منجى منك و لا ملجأ منك إلّا إليك. (5) بيدك ناصية كلّ دابّة، و إليك مصير كلّ نسمة. سبحانك ما أعظم ما نرى من خلقك و ما أصغر عظيمة في جنب قدرتك و ما أهول ما نرى من ملكوتك و ما أحقر ذلك فيما غاب عنّا من سلطانك و ما أسبغ نعمك في الدّنيا، و ما أصغرها في نعم الآخرة (6) منها: من ملائكة أسكنتهم سماواتك، و رفعتهم عن أرضك، هم نزديك نو آشكار است، و همه غيب و نا پيدا نزديك تو حاضر است، تويى هميشگى، نيست مدّت مر تو را، و تويى نهايت هر چيزى، نيست گريزگاه از تو، و تويى وعده گاه نه پناهگاه از تو جز به تو. (5) به دست قوى تو [است] پيشانى هر جمبنده، و به تو است بازگشت هر ذى روحى، پاكى و منزّهى تو، چه بزرگ است آنچه مىبينم از خلق تو و چه خرد است بزرگى آن خلق در جنب قدرت تو و چه مخوف است آنچه مىبينم از پادشاهى تو و چه حقير است آن در آنچه غايب است از ما از سلطانى تو و چه تمام است نعمت تو در دنيا و چه خرد است در جنب نعمت آخرت (6) [بعضى از آن خطبه در صفت فرشتگان است] از فرشتگانى كه آرام دادى تو ايشان را [در] آسمانهاى تو و برداشتى تو ايشان را از زمين تو، ايشان عالمترين خلق تواند به تو، و ترسناكترين ايشان به تو، و نزديكترين ايشان از